درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

من بودم و دل بود و کناری و فراغی، این عشق کجا بود که ناگه به میان جست.

نه که دلم براش تنگ نشده باشه ها... دلم که تنگ شده... ولی دوس ندارم ببینمش...

میترسم دلتنگی به ناراحتیم غلبه کنه و فک کنه دیگه ناراحت نیستم ازش...

16 دی 94

استرس مسخره ای دارم. انقدر زیاد که شب ها از استرس خوابم نمیبره.



تعجب به احوال روزگار

امشب پر از ترس ام.


آدم اگه نمیره همه چی میبینه


(آیکون بهت زده)