درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

ماجراهای دندون پزشک رفتن 2

امروز قورباغه بزرگتری رو قورت دادم. عکس دندونا رو بردم کلینیک، فکر میکردم خانم دکتر میخواد روی عکس برام توضیح بده و ازم نظر بخواد که حالا از کجا شروع کنیم. ولی در کمال ناباوری یه خانم خیلی خوش چهره اومد صدام زد و منو راهنمایی کرد و گفت بشین رو این یونیت تا خانم دکتر بیاد. دکتر اومد و گفت از دندون های جلو شروع کنیم یا کناری ها؟ گفتم از سمت چپ پایین. و یه چیزی آورد فک کردم داره نیگا میکنه یهو دیدم داره آمپول میزنه و چند ثانیه بعد بی حسی شروع شد!!!... بعد هم با دو تا ابزار افتاد به جون دو تا از دندون های سمت چپ پایین!!... کلا تو شوک بودم. بعد از یه ربع به اون خانم خیلی خوش چهره و مهربون گفت یه آمپول بی حسی دیگه آماده کن بهش گفتم چیکار میکنی؟ گفت میخوام برم سراغ بالایی ها گفتم بیخیال شو روحیه اش را ندارم. گفت خب باشه بمونه واسه جلسات بعد. بعد هم گفت به منشی بگو وقت جلسه بعدی رو برات مشخص کنه تا متخصص عصب کشی کنه برات :|  :|  :| منم دقیقا اینجوری بودم.


اومدم حساب کردم و با یه دهن کج برگشتم خونه.

از اونجایی که صبونه نخوره بودم و با این اوضاع چیزی هم نمی تونستم بخورم اومدم شیر موز درست کنم.... دیدم مخلوط کن جام کرده... یه کم تلاش کردم ترکید :(((

الان یه مخلوط کن خراب مونده رو دستم و یه دندون نیمه پانسمان که نمیدونم چه بلایی قراره سرش بیاد :((

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد