خستم.

سه هفته پشت سر هم مهمون داشتیم... همزمان مریضی خلبان و روحیه افتضاح خودم... همزمان کار زیاد و مرخصی های همکاران و به جاشون کار کردن... همزمان تماس های مکرر دوستان و فامیل ها که باید شرایط خلبانو براشون توضیح می دادیم... همه اینا به کنار... دیگه نشت آب حموم دستشویی تو سر طبقه پایینی یه ور دیگه... :|

.

.

.

.


به شدت خستم. دلم تنهایی میخواد و سکوت و جاده شمال و دریا و جنگل و سکوت و خونه تمیز و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت  و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی  و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی و سکوت و تنهایی