دیروز برای اولین بار تنهایی حلما رو بردم بیرون... با کالسکه رفتیم پیاده روی... اولش تو شوک بود بعد کم کم عادی شد بعد گیج شد بعد خوابید :)
این روزا دخترم قهقهه میزنه :) آواز میخونه :) اسباب بازیاشو میگیره یه ربع رو زمین میمونه بدون بهانه گیری و تو پارکش بازی میکنه
اینا همه ی دنیای منن این روزا... با خنده هاش میخندم با خوابش آرامش میگیرم با گریه هاشم میخندم و بهش میگم ماماااان تو بلد نیستی گریه کنی چه ناز گریه میکنی :)))))) |