شب....
تاریکی....
ستاره ها....
عمق چهار متری....
سایه ی درخت ها....
صدای پارس سگ ها....
سکوت....
صدای قورباغه ها.....
صدای سکوت....
صدای آب....
یه جای دنج....
پر از آرامش.....
----------------------------------------------------------
واقعا لذت بخش و آرامش هنده بود..... خیلی خیلی چسبید بهم..... بخصوص وقتی رفتم رو سکوی پرش.... اولین بار بود پرش از ارتفاع رو تجربه میکردم:دی..... وقتی رفتم بالا..... اونی که سکو رو برام محکم نگهداشته بود گفت اگه بری بالا و بترسی و نپری خودم خفت میکنم!!!..... بعد همه داشتن نگاه میکردن!.... دیگه نمیشد نپرم:دی..... پریدم!!..... سبک بال:دی.... این یکی از لذت های زندگیم بود.....
ارتفاع کجا ؟
پارک بعثت ؟
سقوط آزاد!
سلام.سر می زنم و می خوانم ولی گاهی چنان سرم شلوغ است که فرصت نوشتن برایتان نیست. حدس می زنم شنا رفته اید.همیشه شنا در رود زلال دز می چسبد بخصوص وقتی پرش از ارتفاع را به آن اضافه کنید.همیشه با آرامش زندگی کنید و سرمست... خوشحال بمانید
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
قدیما خیلی شنا بهم میچسبید
ولی الانه دیگه خیلی نه !
نمی دونم چرا !
ببین...صفت آرامش دهنده هیچ ربطی به پرش از ارتفاع و شیرجه و وغیره نداره ها...
مگه اینکه رو فیلمه اسلوموشنه پرشت یه موسیقیه لایت بذاریمو..
نه!.... آرامشش مال شبه.... که تنها تو استخر بودم.... اگه خفه میشدم هیشکی نبود به دادم برسه... یه حس آرامش و استرس و ... ترس و .. همه چی!...
شاید ذره ایی از لذت رهایی...
سلام
خنده داره که گاهی سقوط برای چند مدت مثل پرواز می مونه
کجا؟! تهران؟!
گفتی پرش از ارتفاع ... چند روز پیشا از طبقه سوم دانشکده میخواستم بیام پایین ... خواستم بچگی کنم ... واسه اومدن به طبقه پایین تر، پله ها به قسمت 7-8 تایی تقسیم شدن. من هم همراه بال بال زدن 7-8 تا پله رو میومدم پایین ... خیلی حال داد ... البته بعد از اونکه یه سری از دخترا این حرکتم و دیدن و پکستن از خنده و منم از خجالت سرخ شدم تصمیم گرفتم دیگه از این کارا در ملا عام انجام ندم!!!
نه بابا تهران کجا بود!.. همین دزفول خودمون
مگه دزفول پرش ارتفاع داره؟!!!!!!
کجا؟!
منظورت همون بانجی جامپینگه؟!
آدرس بده ... منم میخوام ...
یه جای خصوصیه!
4 متر؟!!!!!! حتما؟!!!