درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

عادت بد!

وقتی میخوام یه چیزی بهش بگم که روم نمیشه!..... میرم میشینم پیشش.... یه ریز از موضوعات متفرقه حرف میزنم... اونقدر حرف میزنم تا... یهو موقعیتش پیش بیاد... و حرفی که هزار بار تا نوک زبونم میارمش ولی قورتش میدمو بزنم!... خیلی وقتها... وقتی داریم حرف میزنیم.... خودش موقعیتشو پیش میاره.....تا راحت باشم و چیزیو که ذهنمو مشغول کرده بهش بگم..... بیشتر وقت ها حس میکنم فکرمو میخونه....  

 

 

 متاسفانه اکثرا به زبان اوردن چیزی که میخوام برام سخته..... ولی خودش معمولا کمکم میکنه.... تا راحت حرف هامو بهش بزنم!..... 

 

دیروز.... هزار بار سعی کردم بهش بگم!.... ولی نشد!!

نظرات 4 + ارسال نظر
محسن ( دزنگار ) سه‌شنبه 25 خرداد 1389 ساعت 11:36 http://dez-negar.blogfa.com

آره . بعضی وقتا واقعاً سخته یه حرفی رو به زبون بیاریم.
امّا فک کنم این مشکل خیلیا باشه.
باز خوبه خودش کمکت میکنه حرفتو بزنی.
عنوان مطلبت هم درسته.
کاش یاد بگیریم همیشه حرفامون رو بزنیم...ولی خب، بعضی وقتا سخته !

. سه‌شنبه 25 خرداد 1389 ساعت 16:45

این جا رو ببین و برو دعا کن که خدا بهت رحم میکنه

و همیشه شکر گذارش باش

http://www.peymane.ir/fa/pages/?cid=18445

نرگس سه‌شنبه 25 خرداد 1389 ساعت 17:42 http://www.ghalbe-shishei.persianblog.ir

کلا آدم نمی تونه حرفی رو که تو قلبش یا تو ذهنشه کاملا بازگو کنه این مشکل منم هست. حالا تو خوبه قبلش زمینه چینی میکنی من یهو حرفمو میزنم و یهو هم جواب میگیرم

مهناز جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 12:05 http://www.radepa2.blogfa.com

کاملا درکت می کنم چون منم بیشتر اوقات اینجوریم!!
بهم سربزن!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد