رو میز شام نشستیم.... دختر عمه یه چیزی تعریف میکنه.... خودش میخنده... همه فکر میکنیم یاد تیکه ی آخرش که خنده داره افتاده و از خنده نمیتونه ادامه اش را تعریف کنه.... هممون داریم نگاش میکنیم.... و منتظریم بقیه اش را بگه.... اونم مات و مبهوت میمونه!... میگه باور کنید اون لحظه که اتفاق افتاد خیلی خنده دار بود!!.....
سلسله جبال نمک!!!!!!!!!!!!!
انصافاً اینجور مواقع آدم ضایه میشه ! آخه خودم زیاد تجربش کردم !
آخی گناه داره. بد ضایع شده. در این مواقع باید الکی خندید که بیچاره ضایع نشه