بهش میگم من ماشین ندارم نمیتونم بیام... تو بیا ببینمت... آفرین بیااااا... خب من میخوام برم!.. دوس دارم ببینمت... بی معرفت خب اگه من ماشین داشتم میومدم... خیلی بدی... خودم آشقت نیستم.. اصلا برو خونتون... نیومد!... اصلا هم تحت تاثیر حرفام قرار نگرفت!...:( ماشین نداشتن خیلی بده!... :((... خراب شده!... فعلا فعلنا هم درست نمیشه:((...
.
.
.
ولی این ماشین نداشتن یه خوبی ای که داشت این بود که تو این چند روز الکی نرفتیم بگردیم... همش تو خونه بودیم و من ترجمه ی مدلسازیمو تموم کردم... ولی الان چشم برام نمونده!... اولین باری بود که اومدم دزفول و یه کار مفید هم انجام دادم!... فردا باید سوغاتی واسه علی جون بگیرم با خودم ببرم!... نمیدونم چی براش بگیرم!...
.
.
.
امروز با همخونه ای حرف زدم... میگه الی خوش میگذره؟... میگم نه خواهر هیچ جا خونه ی ادم نمیشه:دی...
.
.
.
دیگه؟... انقدر این چند روزه واسه مامان و بابا و خواهرها حرف زدم که:دی.... الان چیزی یادم نمیاد که اینجا بنویسم!:دی...
آهان!... ۳ روز پشت سر هم رفتیم جاده ساحلی پیاده روی... خیلی خوب بود... سوژه ها بسیار زیاد بودن... ولی حس توصیفی نوشتن نیست الان...
هنوز بلیط نگرفتم... هی میرم تو سایت رجا تعداد بلیط های باقی مونده را نگاه میکنم و نمیگیرم!!... دوس ندارم بلیط بگیرم!... اصلا دوس ندارم دیگه برگردم:دی...
امروز به یکی از حضار میگیم بیا بازی کن!... میگه نه!... الان حوصله ی بازی ای که مخ بخوادو ندارم!... نمیتونم مارک بازی کنم!!
تعجب بقیه ی حضار!!
خوش به حالت که از این خراب شده میری
الان با تمام وجود میگم...کاش زندگی دکمه بازگشت داشت.
دارم میمیرم...دارم خفه میشم...ای کاش...
خداحافظ الی جان!
مانا مانی وسبز.
قربونت
سلام عزیزم
می بینم که تعطیلات به شما هم خوش گذشته.
خیلی بده واقعا آدم بدونه ماشین باشه.
بازم پیشم بیا.
سلام.حس درس ندارم.چند وقت دیگه امتحاناته!!راه حلی برای درس های نخونده نداری.؟؟؟
خودم هم کلی درس نخونده دارم:(
سلام ایشا.. یه بنز شش در بگیری با علی جونت کیفش و ببری
باپست نو به روز هستم بابت لینک هم ممنونم .
نه مرسی...
نه بنز شش در میخوام و نه علی جون!