چند روز پیش سر کلاس... سروش لپ تابشو روشن کرد... عکس روی صفحه اش عکس یه پرنده بود!!... بعد گفت بچه ها کی میدونه اسم این پرنده چیه!... هیشکی نمیدونست... بعد گفت اسمش کمی ناجوره... وگرنه سر کلاس میگفتم!.... بعد حالا همه اصرااااار که زود باش بگو!... بعد سروش کمی سرخ شد.. گفت یه پرنده ایه که حافظه ی خوبی نداره... بعد حرفش کامل نشده بود همه باهم گفتیم اوسکول!!!!....
.
.
.
بعد.... مریم داشت با مامانش حرف میزد.... خیلی باحاله... یعنی وقتی با مامانش حرف میزنه میشینم گوش میدم و تو دلم میخندم!... دوست دارم بعدن دخترم مث مریم باشه.... خیلی ناز و مامانیه این دختر.... بعد همیشه به مامانش میگه (شما) و خیلی مودبانه با مامانش حرف میزنه... همینجور که داشتن حرف میزدن... نمیدونم مامانه بهش چی گفت یهو مریم خیلی محترمانه بهش گفت (نه ه ه ه مامی جون شما دیگه خیلی اوسکولید!!)
.
.
.
بعد گفتم اوسکول!... اینم بگم!... امروز تو یه بزرگراهی رو یه دونه از این تابلو بزرگ تبلیغاتیا نوشته بود هر کس ۳ روز از ماه رجب روزه بگیرد بهشت بر او واجب میشود!!.... بعد من یادمه بچه که بودم.. مثلا چهارم ابتدایی یا پنجم!... مامانم اوسکولم میکرد... میگفت اگه سه روز پشت سر هم روزه بگیری بهشت بهت واجب میشه!.... منم تو ماه رجب کلی روزه میگرفتم!!... یعنی دیگه من میرم بهشت؟..... :دی....
.
.
.
دیگر اینکه.... روند تمرینات خیلی خوبه... خیلی ی ی ی .... مربی مهربونمون... دیروز بعد از تمرین کلی باهام حرف زد و نصیحتم کرد!... موقع تمرین هم تمام توجهش بهمه!....
.
.
.
.
دیگه اینکه.... فصل امتحانات است و...:(((((((.... الی بینهایت...:(((((((
اوسکول؟!
حتما دیگه.
سلام الی جان نوشته هاتو دوس دارم همیشه میخونمشون
الی من وب جدید زدم لینکوندمت هااااا
Delam vase inja kheili tang shode bud...
Paydar bashi eli jan ;)