"من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نیست که چه کار می کنید، که هستید و کجا زندگی می کنید؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت."
جولیا رابرتز
اینو تو یکی از وبلاگایی که همیشه بهش سر میزنم خوندم و خوشم اومد و نوشتمش!
افعال غلط غلوتند فکر کنم باید اینطوری بشود : ( "من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، مهم نیست که چه کار می کنند، که هستند و کجا زندگی می کنند؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت ) خانم رابرتز زیادی شکر هفت تپه میل فرموده اند !! اگر قرار است تقدیر کاری انجام بدهد و ما بنشینیم دست پخت های تقدیر را این رو آن رو کنیم دیگر باور داشتن یا نداشتن ما محلی از اعراب ندارد باور وقتی ارزشمند است که محصول عقیده تجربه و تفکر باشد باور داشتن به تقدیر مثل این است که بگوییم من مرگ را باور دارم و وقتی بیاید هیچ چیز جلودارش نیست یا چیزی از این دست
ولی بعضی وقتا ادم همه ی تلاششو میکنه و ........
هیچی!
به این نمیگن تقدیر؟
سلام الی جون من مشهد بودم نتونستم یه مدت بیام نت
از اینکه ایدیتون رو گذاشتین ممنون
بابا تحویل
خواهش!
رسیدن بخیر
زیارت قبول
کپی میکنیمممممممممممممممممم
یادت رفته بگی....
لا اقل میگفتی از وبلاگم براداشتی.
این رسم وبلاگ نویشیه عزیزم.
حق با شماست! ولی من وقتی خوندمش خوشم اومد و فقط خواستم به عنوان چک نویس ذخیرش کنم!.. اصلا حواسم نبود!