چند هفته قبل دختر خالم خونمون بود... سوم راهنماییه... داشت ریاضی میخوند... درسشون رسیده بود به ساده کردن عبارت های جبری!... خیلییییییی آسونن.. معادله ها مثل آب خوردن حل میشن... میگم خوبه برم معلم ریاضی راهنمایی ها بشم... لذت میبرم از این کار!... تو دزفول جایی هست که برم اونجا بهشون بگم بهم کلاس خصوصی بدن؟... به دختر خالم گفتم بده من برات همه رو حل کنم!...
.
.
.
امروز عصر شروع کردم معادلات دیفرانسیل بخونم..... حل کردن معادله ها اگه یه کم تمرین کنم در حد معادله های سوم راهنمایی میتونه برام راحت باشه!... حتی در حدی که میتونم تو دانشگامون با استادا صحبت کنم و کلاس حل تمرین بذارم!
.
.
.
من... اگه میرفتم رشته ی ریاضی موفق تر بودم!... من استعداد اینو دارم که یه ریاضیدان بزرگ بشم!... لذت میبرم از کار کردن با فرمولای ریاضی و حل معادله های چند صفحه ای و وقتی آخرش به جواب میرسم میگم آخییییششش...
.
.
.
پ ن :چند دقیقه پیش پیتزا tash خوردم! معدم داره میسوزه از تندیش!
سلام .. خوبی ؟ خوبم ...
لینکیدمت .... چند سالته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که آخر آپ گفتم ... به خاطر آپ قبلیه ... هر کاری کردم مرتب بشه .. نشد ...
سه باره سلام.
از ریاضی متنفرم.
رشتت چیه؟ من رشتم کامپیوتره توش کلی ریاضی داره.
اگه خواستی رشته هامونو عوض کنیم؟ موافقی؟