یه توانایی جدیدی که پیدا کردم اینه که وقتی مشتری میاد... مثلا برای خرید شلوار.... به طرز نامحسوسی میتونم کاری کنم تا علاوه بر خرید اون چیزی که مد نظرشه یه چیزی که من پیشنهاد میکنم را هم بخره!.... و از این خریدش لذت ببره.... و از ته قلب راضی باشه!... حالا بسته به وضعیت مالی و قدرت خرید طرف مقابل این چیزی که به طرز نامحسوس مجبورشون میکنم بخرن فرق داره!!.... ممکنه یه جوراب پونصد تومنی باشه.... یه برس هزار تومنی.... یه حوله ی دوتومنی.... ویا یه پیراهن ده تومنی یا هرچیز دیگه ای.... !!
این روش از هر ۱۰ مشتری واسه ۸تاش جواب میده!.... و این کار به یکی از لذت های زندگی من تبدیل شده.... طوری که وقتی موفق میشم و به طرز نامحسوس بهشون چیزی میفروشم که اصلا قصد خریدش را نداشتن.... سر تا پامو یه حس خیلی خوبی فرا میگیره و احساس قدرتمندی عجیبی بهم دست میده!
پ ن: من تو انتخاب عنوان برای چیزی که مینویسم مشکل دارم!
یه پست دیگه بنویس اسمش بزار " توضیحات بیشتر" بعد یه خورده بیشتر توضیح بده....!!
مثلا چیکار میکنی نامحسوس؟!
این یه رازه
ای ای ای ی ی ...
خوب معنیش اینه که کارت رو خوب یاد گرفتى. استعدادتم خوبه تو کارت.
بعضى فروشنده ها هستن دهنشونو که باز میکنن آدم میره تو گارد دفاعى که کلاه گشاد سرش نذارن.
www.disoon.blogfa.com
« بیایید قندرها را به شهر بازگردانیم »
عوضش یکی از حالهایه من اینه که تیتر انتخاب کنم!!!!


البت تو 99% مواقع ملت هدفم از انتخاب یک تیتر رو متوجه نمیشن..
میدونی من چه موقه احساسه قدرت میکنم؟؟؟
وقتی تو یه روز یه مقاله مینویسم..
تو یه شب یه پروژه حسابی آماده میکنم..
یا تو 2 ساعت 10 صفحه ترجمه میکنم..
یا وقتی یه نصفه روز آناتومی میخونمو همه رو درس میزنم!!!
ولی همه این قدرتمندیهایه من تو دقیقه 91 حاصل میشه
وقتیم تو اون شرایط هستم..دارم میمیرم دقیقا..فقط فکر میکنم این ساعتها تمام میشودآیا؟؟؟
ولی بعدش ..
یه کییفییییی میده..
moghe kharid kardane khodet ham movazebe lezathaye zendeghiye baghiye bash
vaseye p.n: ghesehaye man o moshtari onvane khubiye bara rooz neveshtehat
به طرز نامحسوس ؟!
به به !
جالبه !
حالا باید سعی کنی درصد موفقیتت رو به 100% برسونی ! یعنی از هر 10 نفر ، رو 10 تا جواب بده !
--------------
تیتر مناسب خیلی مهمه...یه بار واسه یکی از مطالب وبلاگ یکی از دوستان عکاس یه کامنت واسم گذاشته بود که : "تو انتخاب تیتر دقت کن ، یادت باشه که همیشه یه تیتر خوب یه عکس خوب خلق میکنه ! "
"توانایی جدید الی" میتونه تیتر مناسبی باشه . البته به نظر من .
من هم گاهی از این کارها میکنم.
اسمش رو من میگم کلاه برداری
خودمم احساس شیطنت شدیدی بهم دست میده!
ولی نه!..کلاه برداری نیست!
خوبه
)
فقط سعی کن زیاده روی نکنی !
اینکه واقعا راضی باشه و وقتی رفت خونه خودش رو فحش نده !
برعکس من وقتی مشتری دارم سعی می کنم به هیچ وجه از اجناسم تعریف نکنم
یعنی تعریف بیجا نکنم
انتخاب رو کاملاً به خودش واگذار می کنم
و اگه جنسی بد باشه رک و پوس کنده بهش میگم که این خیلی با کیفیت نیست( این کارم اعصاب صاحب کارم رو بهم میریزه
منم هیچ وقت تعریف بیجا نمیکنم و اگه خوب نباشه دقیقا بهشون میگم که خوب نیست!... :دی
تو همون کاری رو یاد گرفتی که تکنولوژی خیلی وقته داره سر ما میاره. تولید کردن احساس نیاز برای مشتری و خریدن یه محصول (که شایدم به دردش نخوره). اگه پیشرفت قابل توجهی توی این کار داشتی می تونی ازش استفاده کنی توی شوهر پیدا کردن! خودت فکر کن ببین منظورم چیه
سلام
استعدادت به کی رفته ؟؟؟
حتما که نباید عنوان جدید به کار ببری میتونی از کلملت متنت استفاده کنی
حواسم باشه اگه یه روز خواستم چیزی بخرم فقط همون چیزی رو بخرم که خودم می خوام! تا دماغ فروشنده بسوزه!!!!!!!!
شوخــــــــــــی!
بیا پیشم تا ترتیبتو بدم:دی
آفرین بابا ...-ربطی به پ.ن نداشت ...-
اگه بری تو عمق نوشتت .... عنوان خودش مثه هلو از آب درمیاد
خوب,پس الی جان شما هم به گروه سیاست مدار ها پیوستی!!اونم از نوع نامحسوس.
استراتژی ما مشتری ها هم اینه که درست به اندازه حد نیاز پول توی کیفمون بذاریم.اونوقت هر قدر هم شما نامحسوس ما رو راضی(شکل مودبانه ی...)کنین ما که پول نداریم.