سلام دوست عزیز . ممنون از لطفت .. البته آدمی همواره تنهاست .. حتی وقتی که در جمع به سر می برد .. آدمی ذاتا موجودی تنهاست .. کافی است کمی دقت کنیم تا تنهایی خویش را دریابیم.. یا حق .
و ما امروز شاید بفهمیم که تا دیروز راه را اشتباه میرفتیم
البته اگر بتوانیم این حرف را بارو کنیم
و خواب چیزی که هر لحظه ای که غصه ها به سراغمان آمدند به آن پناه میبریم
و باز خدا غریب ترین موجود
بیدار باید شد چشم ها را باید شست رو به سمت دگری سر چرخاند زندگی را باید دید در پس برگ درخت احساس آسمان آبی و بی ابر و پر از زندگی است و زمین منتظر یک قدم دیگر توست
پیرمرد خشکیده بود. درست شبیه همان درختی که بر کمر خشکش تکیه زده بود. خاطرات جفای فرزندان دوباره زنده شد. ولی دوباره به جای کینه لبخندی گرم متولد شد. باد سردی آمد. آهی کشید دادی کشی و رفت. بیگمان پیرمرد هم با او رفته بود.
سلام دوست عزیز! چطوری؟
متونت قشنگه من دوست دارم داستان نویس بشم از متن هات خوشم اومد. به منم سر بزن بای بای
سلام الی جان خوبی؟ چی شده ؟ رنگ نوشته هات تغییر کرده این پستتو خوندم تعجب کردم .مجبور شدم چند تا پست قبل ترم بخونم . جریان چیه ؟! جوابایی که به کامنتها دادی و .... مثل همیشه نیست. اومده بودم بگم یه سر بیای اونور ...
یادته یه بار گفتی بعضیا که یه مرتبه میان میگن من دیگه نمیخام بنویسم چقدر فلان و فلان.... یادت نیست؟ وبلاگت یه طوری شده!! دیگه پست ها نیستن فقط همین پستو هست
تو هم تنهاییو دوس داری؟!
منم یه زمانی دوس میداشتم ولی حالا نه
تنهایی را دوست ندارم... آزادی را دوست دارم
چرا ؟
چون نمیتونم پوستمو از اینی که هست کلفت تر کنم
منظورت حذفه؟؟
نه
دلم نمیاد
سلام دوست عزیز . ممنون از لطفت ..
البته آدمی همواره تنهاست .. حتی وقتی که در جمع به سر می برد .. آدمی ذاتا موجودی تنهاست .. کافی است کمی دقت کنیم تا تنهایی خویش را دریابیم..
یا حق .
eli,Y?
سلام خوبی وبلاگت خیلی خوبه واقعا خوشحالم میبینم بچه های دزفولم وبلاگ دارن من خیلی وقته وبلاگ نویسم خیلی خوشحال شدم دیدمت آجی منتظرتم بهم سر بزن دوست دارم آجی "حسین"
الی...
یه روزی من میخاستم نویسنده شم
و تو بازاری و تاجر!!
حالا من دارم بازاری میشم و تو ..نویسنده
نه تو بازاری میشی و نه من نویسنده...
و در این میانه خدا غریب ترین موجود
و ما امروز شاید بفهمیم که تا دیروز راه را اشتباه میرفتیم
البته اگر بتوانیم این حرف را بارو کنیم
و خواب
چیزی که هر لحظه ای که غصه ها به سراغمان آمدند به آن پناه میبریم
و باز خدا غریب ترین موجود
بیدار باید شد
چشم ها را باید شست
رو به سمت دگری سر چرخاند
زندگی را باید دید
در پس برگ درخت احساس
آسمان آبی و بی ابر و پر از زندگی است
و زمین منتظر یک قدم دیگر توست
شاید برای تنهایی دیگران ساخته بودی؟؟؟
دیگرانی که هیچ وقت تنهایی منو نفهمیدن...
کیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلی
الحمدالله .. بالاخره یکی از این حرفا زد .. این یه مدت مردم بس که از تنهایی شنیدم ...
آدرس جدیدت چیه؟
وبلاگ نویسی پیشکش نویسندگان عزیز
باید چمدانی را
که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
و به سمتی بروم
که درختان اقاقی پیداست...
--------------------------------
چرا وبت این گونه شده است؟!
اول کاری نفوس بد نزن..
حداقل واسه من..
دست بر نه که کاری عظیم در پیش است..
تمام کارهای دنیا پیش کش تو و امثال تو....
نه...حیفه...
سلام
شما لینک شدید
اگه قابل دیدید...
بازم نتونستم اولی باشم...
اکشال نداره....
نمی دونم چرا این روزا همه از تنهایی می نالن...حتی خود من....شاید باید یه ذره همدیگه رو دریابیم...
ب قول شاملو:
"کوه ها باهمند و تنهایند.همچو ما باهمان تنهایان...
الی خوبی؟
اوهوم
سلام دوست عزیز ..
من با " یک مساله ی ژنتیکی ؟ تاریخی " تازه ام .
یا حق .
سلام مطالبت جالبن وپر از واژه های بکر
این وبلاگ رو حتما ببین
مال دکتر مخبر استادمه یه جورائی
یه آدم عارف مسلک بامزه
www.dralirezamokhber.blogfa.com
په چرا آواتار من نمیاد!!!!!!!!!!!!!!
پیرمرد خشکیده بود.
درست شبیه همان درختی که بر کمر خشکش تکیه زده بود.
خاطرات جفای فرزندان دوباره زنده شد.
ولی دوباره به جای کینه لبخندی گرم متولد شد.
باد سردی آمد. آهی کشید دادی کشی و رفت. بیگمان پیرمرد هم با او رفته بود.
سلام دوست عزیز!
چطوری؟
متونت قشنگه
من دوست دارم داستان نویس بشم
از متن هات خوشم اومد.
به منم سر بزن
بای بای
تن هایی که تنهان رو باید پیش خدا پیدا کرد...
مهم نیست تنها باشی یا نه، امیدوارم شاد باشی
سلام از تنهایی خسته شدی؟
سلام
من که تنها نیستم که!!
سلام با احترام به روز هستم[گل]
این یعنی تعطیل؟!
یعنی کرکره رو کشیدی پایین همسایه؟!؟!!!
آخه چرا؟!!!!
سلام الی جان
خوبی؟
چی شده ؟
رنگ نوشته هات تغییر کرده
این پستتو خوندم تعجب کردم .مجبور شدم چند تا پست قبل ترم بخونم .
جریان چیه ؟! جوابایی که به کامنتها دادی و ....
مثل همیشه نیست.
اومده بودم بگم یه سر بیای اونور ...
چی شده ؟
یعنی الی پلی عزیز دیگه نمیخواد وبلاگشو آپ کنه ؟
افسوس !
یادته یه بار گفتی بعضیا که یه مرتبه میان میگن من دیگه نمیخام بنویسم چقدر فلان و فلان.... یادت نیست؟ وبلاگت یه طوری شده!! دیگه پست ها نیستن فقط همین پستو هست
مثه این که فقط من نیسم مشکل دام...هیییییی
چی شده الی؟ مثه اینکه قضیه جدیه...
یه مدت هوا عوض کن حتما نظرت عوض خواهد شد...
خوب باشی.
وبلاگتون زیباست.از مطالبی که گذاشتین واقعا استفاده کردم.باز هم میام
به من هم یه سری بزنید خوشحال میشم
up!