اون روزی که قطارمون از ریل خارج شد دختر عمه گفت الی برگشتنی با هواپیمای ما نیا تو آدم بد شانسی هستی.. طیاره دیگه بازی نیست... خراب شه سقوط میکنیم... این حرفشو به شوخی گرفتیم و خندیدیم.... و اصلا پیش بینی هیچ اتفاقی را نکرده بودیم....
.
.
.
شب بابا رسوندم فرودگاه رفت...
رفتم تو دیدم پرواز کنسل شده!!!.... زنگ زدم به عمو جان که داشت دختر عمه اینا را میاورد فرودگاه گفتم عجله نکنید پرواز کنسل شده.... بعدشم مثل کودکی شروع کردم به گریه کردن!!.. که حالا اگه به امتحان فردام نرسم چه خاکی بر سر کنم!....
.
.
.
به لطف عمو جان و دوستانش با پرواز روز بعد یه بلیط برای من جور شد...
همینجا رسما تشکرات ویژه را به جا می آوریم باشد که فرصتی برای جبران زحمات ایشان نصیب ما گردد تا از شرمندگی ایشان بیرون آییم....
سلام
اگه یادتون باشه یه در خواستی ازتون داشتم(لطفآ مانتوسراهای خوب دزفول رو به ما معرفی کنید،تا ما هم بتونیم کیفیت مانتوهامونو ببریم بالاتر)
ما بدون کمک شما همشهریان عزیز هیچ پیشرفتی نمیتونیم بکنیم
پس لطفآ اگه تونستید اسم چتد تا از مانتوسراهای خوب با آدرسشون رو به ما بگید
از همکاری شما هم خیلی خیلی ممنونیم
موفق باشید
مانتو سرای هدیه