از اونجایی که تعرفه ی تلفن روز به روز گرون تر میشه... و قبض مبایل ام و تلفن خونه روند رو به رشدی داره... این روزها به صرفه ترین راه برای برقراری ارتباط چت کردنه:دی... دیشب با خواهر های عزیزتر از جان چت کردیم و وبکم روشن کردیم و ارتباط تصویری و... اینا... بعد دیگه هی دلقک بازی دراوردیم.... خیلی خوش گذشت... اینترنت هم چیز خوبیه هااااا:دی...
.
.
.
امروز رفتم پیش علی جون... دره اتاقش باز بود.... تو اتاقش قدم میزد!... و فکر میکرد... اتاقش بزرگه... یه میز بزرگ ۳۰ نفره توشه... اینورشم میز علی جونه و ۶تا مبل تک نفره ی گنده... بعد دیگه بین میز و صندلی ها راه میرفت!!... خل شده بود!... منم حین حرف زدن باهاش راه میرفتم.. اصلا یه صحنه ی عجیبی بود:دی...
.
.
.
بعد علی جون یه عالمه کار بهم گفت... بعد خیلی ریلکس میگه تو این چند روز تعطیلی بشین رو اینا کار کن!... بهش گفتم استااااد!.. شما بری شمال من بشینم رو اینا کار کنم!.... خندید!... گفتم استاد من میخوام برم شمال... اصلا واسه این ۳ روزم برنامه ریزی نکن لطفا!... بعد خندید گفت خوش باشی... چون خوب داری پیش میری چیزی بهت نمی گم... بعد دیگه بهش گفتم میای عصر برین پیش دکتر؟... گفت نه ه ه... دست خالی که نمیشه... بزار یه کم دیگه باهم سرچ کنیم بعد باهم میریم... خیلی مهربون بود امروز... خیلی ی ی ی...
سلام عزیز
وب باحالی داریا
خوشم اومد
خوش بحالت برو شمال حالش رو ببر
الی من دیگه نظرای وبلاگت نمیخونما. دیگه وقت ندارم.الان 10 تا پسته نخوندمشون
برنامه اسکایپ میگن خیلی خوبه برای صحبت اینترنتی.رایگان هم هس.