الیییییی :))))
تو و شب تا صب؟؟؟؟؟؟؟؟؟:)
الی یه بار پارسال یه پروژه انجام میدادم،سر شب نشسته بودم پشت میز، بعد بچه ها رفتن شام خوردن و من نشسته بودم،بعد بچه ها رفتن حرف زدن ، فیلم دیدن ، کاراشونو کردن،رفتن ، اومدن ، خابیدن،صب شد، بیدار شدن، اومدن صبونه خوردن،و من همونطور پشت میز!!!
احساسه تو کارتونارو داشتم که خورشید تندی میچرخه ولی در کل اوله اوله صب رو خیلی دوس دارم که هنو خورشید نی..مخصوصا اگه بری بیرون از زیر یه سقف! احساس میکنی زندگی داره شرو میشه
خیلی دروغ بنظر میاد که بگم همه این پستای اخیرت رو خوندم و با همه استرس ها و ناراحتیایی که نوشته بودی ناراحت شدم ولی تنبلیم میومد کامنت بذارم:||
ولی واقعا همینجوری بود :|
دیدن طلوع افتاب وقتی خوبه که نشسته باشی به حرف زدن و خندیدن و چیز میز خوردن با رفقا یا فامیل ، نه وقت درس و پروژه
اه
کی این درس تموم شه رها شیم
یه روزی میاد که من هیچ درسی ندارم.... هیچ کاری هم ندارم و با خیال راحت تو خونه دارم عصرانه میخورم و فیلم میبینم.... قبلشم از باشگاه برگشتم.... قبل ترشم چند ساعت وقت گذاشتم و یه غذای خوشمزه درست کردم.... قبل ترشم تا لنگ ظهر خواب بودم.... مطمئنم اون روز میاد :)
مرسی سرور جان... منم همیشه همه رو میخونم ولی نو کامنت :دی
الیییییی :))))
تو و شب تا صب؟؟؟؟؟؟؟؟؟:)
الی یه بار پارسال یه پروژه انجام میدادم،سر شب نشسته بودم پشت میز، بعد بچه ها رفتن شام خوردن و من نشسته بودم،بعد بچه ها رفتن حرف زدن ، فیلم دیدن ، کاراشونو کردن،رفتن ، اومدن ، خابیدن،صب شد، بیدار شدن، اومدن صبونه خوردن،و من همونطور پشت میز!!!
احساسه تو کارتونارو داشتم که خورشید تندی میچرخه
ولی در کل اوله اوله صب رو خیلی دوس دارم که هنو خورشید نی..مخصوصا اگه بری بیرون از زیر یه سقف! احساس میکنی زندگی داره شرو میشه
نمیای که ببینی چی داره بهم میگذره......
بیااااااااا دیگه
اوهوم... حس خوبی بود
چی میییگذره؟؟؟؟
نیستی ببینی بر من چه میگذرد؟؟؟؟
خو بیا که ببینی
زودی بیاااااا
من هزار بار این اتفاق افتاده برام /
نه عجیب نیس
میدونی پی عجیبه ؟ اینکه مثلا 11 10 شب بخوابی 6 صب بیدار شی ... این آرزو شده واسه من !
نوچ نوچ نوچ
پسرم تو بعدا چجوری میخوای بری سر کار؟؟؟
زنم بیدارم کنه خب :دی
درضمن همیشه این مشکل من با رفتن سر کلاس حل شده
:دی
خیلی دروغ بنظر میاد که بگم همه این پستای اخیرت رو خوندم و با همه استرس ها و ناراحتیایی که نوشته بودی ناراحت شدم ولی تنبلیم میومد کامنت بذارم:||
ولی واقعا همینجوری بود :|
دیدن طلوع افتاب وقتی خوبه که نشسته باشی به حرف زدن و خندیدن و چیز میز خوردن با رفقا یا فامیل ، نه وقت درس و پروژه
اه
کی این درس تموم شه رها شیم
یه روزی میاد که من هیچ درسی ندارم.... هیچ کاری هم ندارم و با خیال راحت تو خونه دارم عصرانه میخورم و فیلم میبینم.... قبلشم از باشگاه برگشتم.... قبل ترشم چند ساعت وقت گذاشتم و یه غذای خوشمزه درست کردم.... قبل ترشم تا لنگ ظهر خواب بودم.... مطمئنم اون روز میاد :)
مرسی سرور جان... منم همیشه همه رو میخونم ولی نو کامنت :دی
دعا کن من لیسانس گرفتم بمیرم بعدش !
تو دعا کن من دفاع کنم.... با هم بمیریم :|