درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

عجب!

 

خلاصه آمار سایت
بازدید امروز: 107
بازدید دیروز: 18 

 

عجب!!! 

 

جونم آمار سایت:دی 

روزمره

اه ه ه ه ه صبح باید میرفتم پیش معقولک یادم رفت!!.... معقولک جدیده ها.... این ترم ۲ تا سمینار باهاش دارم و.... قراره مقاله بدیم و.... برنامه ها داریم و.... فردا واسه فیکس کردن موضوع میرم پیشش....  

هفته ی پیش امتحان داشتیم باهاش.... بعد از امتحان گفت نباید برید میخوام درس بدم.... تمام بچه های کلاس با هم یه ریز حرف میزدیم و میگفتیم استاااااد نه ه ه درس نده و بعد از امتحان کشش درس نداریم.... بعد معقولک هی گیر داد گفت خواهش میکنم در حد ۲۰ دقیقه درس میدم بعد برید... ما هم قبول کردیم... آروم شدیم.. حضور غیاب کرد... بعد جزوشو وا کرد درس بده.... بعد با یه حالت با مزه ای گفت بچه ها متاسفانه حجم درس بالاس و نمیشه تو ۲۰ دقیقه چیزی گفت میتونید تشریف ببرید:دی.... (صدای خنده و شادی حضار) 

 

 

همون هفته ی پیش ۲ روز قبل از امتحان معقولک... امتحان دی آی پی داشتم.... خیلی خیلی خونده بودم ولی متاسفانه خیلی خیلی بد دادم!!..... از آخر نمره ی سوم من بودم:(.... خب چیکار کنم... کلاسمون همش بچه های دکترا هستن... بعد خیلی مخ اند همشون.... بعد خب سطح کلاس خیلی بالاس.... فک کن.... روز قبل از امتحان رفتم از یکی از بچه های دکترا جزوه بگیرم.... تو سالن مطالعه نشسته بود چت میکرد!.... بهش گفتم برو درس بخون!... گفت دیگه کشش ندارم و اصلا نمیتونم درس بخونم و اینا ... بعد من خیلی دلم براش سوخت!... بعد نمره ماکس کلاس شد.... 

 

 

زندگی سخت شده.... هوا سرد شده....  

پ ن) مسعود جان خیلی خیلی ممنونم... حسابی سورپرایز شدم....