درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

روزمره

تو این دنیا همه چی هم خوبه هم بد... اصلا همه چی نسبیه... چند ماه پیش داشتم به خلبان میگفتم که من عاشق این شیرینی مکزیکیام که میخری... خواهش میکنم هر وخ میری لادن واسه من مکزیکی بخر... انقدر خرید که بهش گفتم توروخدا هر چیزی بخر جز مکزیکی... 


چرا اینو گفتم؟

امروز تو یه بحرانم... کار کردن یا نکردن :(... تصمیمو نهایی کردم... امروز آخرین روز کاریم بود... حس یه آدمو دارم که طلاق گرفته و از کلی آزار و اذیت رها و آزاد شده ولی حالا حالا طول میکشه تا به این بیکاری خودخواسته عادت کنم... امروز زنگ زدم اداره کار راجب قوانین کار و بیمه بیکاری و... سوال بپرسم... یه آقای سن بالایی بود... پشت تلفن فکر کرد بچه سالم :) گفت دخترم از الان به فکر بیمه بیکاری نباش... بعد گفتم 14 سال سابقه دارم متاهلم... شروع کرد به راهنمایی که چیکار کنم که بتونم بیمه بیکاری بگیرم :)

امیدوارم تصمیم درستی گرفته باشم و شرکت اذیتم نکنه... سفته هم دارم دستشون  

روزمره

تو این دنیا همه چی هم خوبه هم بد... اصلا همه چی نسبیه... چند ماه پیش داشتم به خلبان میگفتم که من عاشق این شیرینی مکزیکیام که میخری... خواهش میکنم هر وخ میری لادن واسه من مکزیکی بخر... انقدر خرید که بهش گفتم توروخدا هر چیزی بخر جز مکزیکی... 


چرا اینو گفتم؟

امروز تو یه بحرانم... کار کردن یا نکردن :(... تصمیمو نهایی کردم... امروز آخرین روز کاریم بود... حس یه آدمو دارم که طلاق گرفته و از کلی آزار و اذیت رها و آزاد شده ولی حالا حالا طول میکشه تا به این بیکاری خودخواسته عادت کنم... امروز زنگ زدم اداره کار راجب قوانین کار و بیمه بیکاری و... سوال بپرسم... یه آقای سن بالایی بود... پشت تلفن فکر کرد بچه سالم :) گفت دخترم از الان به فکر بیمه بیکاری نباش... بعد گفتم 14 سال سابقه دارم متاهلم... شروع کرد به راهنمایی که چیکار کنم که بتونم بیمه بیکاری بگیرم :)

امیدوارم تصمیم درستی گرفته باشم و شرکت اذیتم نکنه... سفته هم دارن دستشون  

خانه دار می شویم

این هفته خیلی یهویی تصمیم گرفتم از شرکت جدا بشم بعد از 7 سال کار کردن یهو احساس کردم دیگه کافیه و این شرکت جایی واسه پیشرفت من نداره و فقط منم که دارم به شرکت سرویس دهی میکنم... نمیدونم تصمیم درستیه یا نه ولی از وقتی تصمیم گرفتم حتی یه دقیقه هم دوست ندارم کار کنم براشون :( این در حالیه که قبلا یکی از تفریحات زندگیم کار کردن بود و خیلی خیلی کارمو دوست داشتم و ازش لذت میبردم.

میریم که خانه دار بشیم :)