حالا مونده تا خونمون آماده بشه.... کلی کار داره و کلی خرید... الان تو یه اتاقش یه فرش 6 متری انداختیم و یه هفته یه زندگی پیک نیکی داشتیم.... روزهای خیلی قشنگی بودن... شب ها تو محوطه با خلبان پیاده روی رفتیم و بعد از پیاده روی آخر شب جلوی خونمون بدمینتون بازی کردیم و.... با هم فیلم دیدیم و تو بی امکاناتی با هم غذا درست کردیم و .... روز تعطیل همشو باهم دنبال کارامون بودیم و .... و این خوده زندگیه...
بهترین ها حقته.. خوش باشین
وبلــــــــــــاگ زیبایی داری موفق باشید
این دقیقا خود زندگیه
خوشحالم واست الی:**
تهرانین یا دزفول؟
مرسی سرور جان
تهرانیم :)
سلام.برای بابای مهربونتون آرزوی سلامتی دارم.زندگی جدید و البته شرینتون ( دزفولی نوشتم شرین) را بهتون تبریک میگم.در کنار خلبانتون پرواز زیبایی داشته باشید .یا حق