درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

تصمیم الی!

دینک دینگ:

الی دختر تنبلی است... او همه را به درس خواندن تشویق میکند و به دوستانش میگوید که چطوری درس بخوانند تا موفق شوند ولی خودش درس نمیخواند. الی لالایی بلد است ولی خوابش نمیکیرد. الی هر شب  به مهمانی میرود و به حرف های خاله زنکی گوش میدهد. الی این کار را قلبا دوست ندارد او دلش میخواهد پروژه ای را که در ذهنش است عملی کند. ولی الی مشوق ندارد... کسی او را برای رسیدن به هدفش تشویق نمیکند... خواهر الی هر رووز از او انتظار دارد تا الی باهایش بازی کند. آن خواهر از الی انتظار دارد تا با او بیرون برود و او را دور بدهد. مادر الی انتظار دارد الی هر جا میخواهد برساندش و شبها او را به خوانه ی مادرش ببرد. مادر بزرگ الی از او انتظار دارد تا یک شب الی انها را به خانه ی دایی محمدرضا ببرد تا حالی از او و پسرش بپرسند. پدر الی از او میخواهد هر روز برایش 5 عدد انار دان کند و در یخچال اماده بگذارد و هرگاه مغازه شلوغ میشود و به کمک نیاز است الی به کمک آنها برود. خاله ی کوچک الی هر روز به خانه ی شان تلفن میکند و برای شب برنامه ریزی میکند تا بساط بازی هرشبانه فراهم باشد........ اینها انتظارات بسیار کمی است و الی میتواند تمام اینها را براورده کند ولی.................

ولی الی از خودش انتظار دارد تا فقط و فقط برای 3 ماه این تفریحات را کنار بگذارد تا آینده ی خوبی داشته باشد...

الی دوست دارد وسیله ای برای ناشنوایان و وسیله ای برای نا بینایان بسازد... اگر الی به جای  اینکه هر شب به تفریح بپردازد هر شب فقط نیم ساعت با نرم افزارمتلب کار میکرد هم اکنون مهندسی قابل شده بود و مدار ویبراتور و مدار مکان یابی را طراحی کرده بود..... و تا حالا 4 تا کتاب ترجمه کرده بود.!

الی همیشه بجای عقلش به حرف دلش گوش میدهد!

ای کاش کسی پیدا میشد تا...... تا به زور الی را وادار میکرد تا....... یه کم و فقط یه کم از عقل و هوش و استعدادش خوب استفاده کند.

نظرات 7 + ارسال نظر
آردنت پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 15:05 http://weblog.dezfoul.net/ardent

سلام عزیزم
نه سیستم تو مشکل داره نه وبلاگ من
یه لینک بود که اگه روش کلیک می کردی متوجه می شدی چیه.

حسین جمعه 15 آبان 1388 ساعت 11:34 http://dezfoulma.blogfa.com

سلام
منم امیدوارم الی رو بگذارند تو این چند ماه درس بخونه
تا دولتی قبول بشه
راستی من رشته برق قدرت هستم شما چه شاخه ای از برق هستید

[ بدون نام ] جمعه 15 آبان 1388 ساعت 11:49

عجب !

پس مطلب این همه قدرت داشته ما خبر نداشتیم !

نرم افزار پیش رفته ای هست ولی فکر نکنم از کسی دکتر مهندس بسازه !
یا مثلاْ از کسی مخترع بسازه !


اگه بود تا الان ما مهندس شده بودیم و یه اختراعی هم به ثبت رسونده بودیم !


این از این !
حالا نکته بعد !

الی تو می تونی !
تو موفق میشی !
دی دی ری دی دی الی !
دی دی ری دی دی الی !
تو حتماْ‌می تونی !
اصلاْ اگه یه نفر باشه که بتونه این کار رو انجام بده اون تویی !


اینم از این !
حالا نکته سوم !

در مورد غلط بودن رسوم حرف زدی‌!
من هم رو خیلی از این مسائل مشکل دارم !
رسم و رسوم اشتباه زیادی هست !

البته خیلی از این رسوم قدیمی هم اگه بهشون فکر بشه میبینی خیلی خوب و به جا هستن‌!
ولی خوب اشتباهاتی هم هست !


در مورد اون رسم نمی دونم چرا پسر رو معرفی نمی کنن !
آخه خیلی مهم نیست !
ولی این چیزیه که حتی خود خونواده دختر هم می دونن !
و خودشون جلسه اول از ژسر سوال نمی کنن !
که البته اگه سوال کنن معمولا خونوادهد ژسر اندک جوابی میدن !

با اینکه من پسرم و درک برخی احساسات دخترانه برام سخته
ولی این رسم نباید چیزی باشه که دختر رو ناراحت کنه

همونجوری که خانواده دختر حق دارن در مورد پسر نظر بدن و اون رو بپسندن یا نپسندن همین حق رو هم خانواده پسر دارن

شاید اصلاْ این رسم به سود دختر خانوم هم باشه !
اینکه تا پیش از اینکه خانواده پسر دختر رو بپسندن از دونستن هویت پسر محروم باشه تا شاید شاید بازم میگم شاید با شناختن پسر احساساتی نسبت بهش پیدا کنه و اون موقع تایید نشدن دختر توسط خانواده پسر شاید برای دختر سخت باشه !

این که بگه این پسر که می شناسدش چی شده که اونو نپسندیدن‌!

نمی دونم یه همچین چیزایی !
نمی خوام بگم رسم درستیه !
شاید هم اشتباه باشه !

ولی چیزی که به ذهن من رسید این بود !

محسن جمعه 15 آبان 1388 ساعت 11:50 http://weblog.dezfoul.net/mohsenkh

عجب !

پس مطلب این همه قدرت داشته ما خبر نداشتیم !

نرم افزار پیش رفته ای هست ولی فکر نکنم از کسی دکتر مهندس بسازه !
یا مثلاْ از کسی مخترع بسازه !


اگه بود تا الان ما مهندس شده بودیم و یه اختراعی هم به ثبت رسونده بودیم !


این از این !
حالا نکته بعد !

الی تو می تونی !
تو موفق میشی !
دی دی ری دی دی الی !
دی دی ری دی دی الی !
تو حتماْ‌می تونی !
اصلاْ اگه یه نفر باشه که بتونه این کار رو انجام بده اون تویی !


اینم از این !
حالا نکته سوم !

در مورد غلط بودن رسوم حرف زدی‌!
من هم رو خیلی از این مسائل مشکل دارم !
رسم و رسوم اشتباه زیادی هست !

البته خیلی از این رسوم قدیمی هم اگه بهشون فکر بشه میبینی خیلی خوب و به جا هستن‌!
ولی خوب اشتباهاتی هم هست !


در مورد اون رسم نمی دونم چرا پسر رو معرفی نمی کنن !
آخه خیلی مهم نیست !
ولی این چیزیه که حتی خود خونواده دختر هم می دونن !
و خودشون جلسه اول از ژسر سوال نمی کنن !
که البته اگه سوال کنن معمولا خونوادهد ژسر اندک جوابی میدن !

با اینکه من پسرم و درک برخی احساسات دخترانه برام سخته
ولی این رسم نباید چیزی باشه که دختر رو ناراحت کنه

همونجوری که خانواده دختر حق دارن در مورد پسر نظر بدن و اون رو بپسندن یا نپسندن همین حق رو هم خانواده پسر دارن

شاید اصلاْ این رسم به سود دختر خانوم هم باشه !
اینکه تا پیش از اینکه خانواده پسر دختر رو بپسندن از دونستن هویت پسر محروم باشه تا شاید شاید بازم میگم شاید با شناختن پسر احساساتی نسبت بهش پیدا کنه و اون موقع تایید نشدن دختر توسط خانواده پسر شاید برای دختر سخت باشه !

این که بگه این پسر که می شناسدش چی شده که اونو نپسندیدن‌!

نمی دونم یه همچین چیزایی !
نمی خوام بگم رسم درستیه !
شاید هم اشتباه باشه !

ولی چیزی که به ذهن من رسید این بود !

مرهان شنبه 16 آبان 1388 ساعت 17:09

الی میتواند
الی آرنولد است.
الی کسه دیگه ای است.
دیگه از این الی ها نیست

امین شنبه 16 آبان 1388 ساعت 18:52

سلام.. خوبی ؟! امروز رسیدم اومدم ایمیلمو چک کنم و یه سری اینجا بزنم.. قالب جدید مبارک... فک میکنم توهم فقط استرس کنکور رو داری و حوصله درس خوندن رو نه !! اینج.ری بی فایدس.. خودتو تنها عذاب میدی... بشین از استعداد هایی که داری استفاده کن !!... خوبه ؟! تاثیر گذاشت ؟!

به نظر من یا بیخیال شو و بهش فک نکن یا بلند شو و ببین میخوای چیکار کنی و برنامه بریز....
amin.ar

امین شنبه 16 آبان 1388 ساعت 18:54

میگم میتونم مشوق خوبی برات باشم ؟!... یا شایدم یه دوست ؟!.. ایمیلم رو که داری.. خوشحال میشم جوابمو بدی... ولی لطفا تو نظر دونی نه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد