درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

اشباع!

2ساله که لباس زمستونه نخریدم!... مامانم میگه اگه همه ی مردم مثل ما باشن و لباس زمستونه نخرن... باید زمستونا در مغازه رو ببندیم و به خواب زمستونی بریم!!!... واقعا خواب زمستونی میچسبه هااااا... خوش به حال خرس ها!

امسال هم پلیور های خوشکلی آوردیم... ولی احتیاج ندارم! همونایی که دارم همه خوبه!

قبلناااا .... وقتی قرار بود بریم بیرون.. مهمونی.. عروسی... برام خیلی مهم بود که هر دفعه لباس جدید بپوشم و ... شال جدید... شلوار جدید...

دانشگاه که قبول شدم... هر روز که میرفتم دانشگاه یه مانتوی جدید میپوشیدم!..... سوژه شده بودم!... بعضی وقتا دیگه وقتی مانتوی تکراری میپوشیدم هم بچه ها میگفتن مانتوت مبارک!... یه روز صبح تا عصر کلاس داشتیم... ظهر اومدم خونه نهار خوردم و مانتومو عوض کردم رفتم دانشگاه... یکی از بچه ها گفت... تا حالا میگفتیم الی روزی یه مانتو میپوشه! حالا باید بگیم الی روزی 2مانتو میپوشه!...

بابابزرگم هر وقت میدیدم میگفت اینم جدیده!...

ولی حالا به حالت اشباع رسیدم!... دیگه چیزی چشممو نمیگیره!... همه ی لباسا برام تکراری شده!

 هرجا بخوام برم همون لباسایی رو که دارم میپوشم... خیلی کم پیش میاد لباس جدید بگیرم!... این ترم درسته تعداد روزایی که دانشگاه رفتم انگشت شمار بوده ولی تمام روزایی که رفتم یه مانتو مشکی تنم بوده!...  چند روز پیش که کلی شال و روسری خوشکل اورده بودیم... از همه آوردم خونه تا امتحان کنم و چندتایی رو واسه خودم نگه دارم ولی... بیخیال شدم و... همه رو بردم مغازه!!!!... قبلا وقتی مانتوی جدید میاوردیم... تا بازشون میکردم و قیمت میزدم.... دونه به دونه پرو میکردم و هرکدوم خوب بود واسه خودم میاوردم ولی الان... حتی پرو هم نمیکنم چه برسه به اینکه بخوام واسه خودم بیارم!...

این روزا اونقدر چیزای مهم تر تو ذهنم هست که لباس و ظاهر و این چیزا اصلا برام مهم نیست!....

نظرات 3 + ارسال نظر
مهرداد یکشنبه 15 آذر 1388 ساعت 17:05 http://mehrdadpad.blogsky.com/

واقعا همین طوره که میگی. وقتی که آدم ذهنش درگیر باشه. نسبت به دنیای خارج بی تفاوتر می شه. وبلاگ قنشگی دارید. خوشحال می شم به وبلاگ من هم سری بزنید

فرزاد یکشنبه 15 آذر 1388 ساعت 17:14 http://goldduty.com

فروش سرویس قدرتمند وی پی ان با قیمت ارزان

امین یکشنبه 15 آذر 1388 ساعت 22:07

خوب بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد