درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

برق شریف

چند روز پیش... رفته بودم پیش یه آقایی که کاملا منو میشناخت و از قبل بهم گفته بود نتیجه ی کنکورتو که گرفتی حتما بیا پیشم!.... از اونجایی که پرینتر نداشتیم!.... و حال نداشتم برم کارناممو پرینت بگیرم... رتبه و درصد و تراز هامو رو یه برگه نوشتم رفتم پیشش:دی!!!.... نشستیم حرف زدیم!.... بیسکوییت چایی خوردیم.... اون عموهه هی ارباب رجوع داشت.... رتبه و ترازامو دید..... کلی برام توضیح داد.... دست اخر... گفت پارسال یه آقایی بوده... دقیقا شرایط شما رو داشته.... الکترونیک شریف قبول شده..:دی.. گفت شمارشو بهت میدم باهاش تماس بگیر راهنماییت میکنه....

.

.

.

شماره رو گرفتم و برگشتم خونه.... زنگ زدم به پسره!!... پسری بود با صدای نازک... و لهجه ی شیرین دزفولی:دی.... گفت آقای فلانی در مورد شما با من صحبت کرده..... چند تا سوال ازش پرسیدم.... بعد اونم خیلی قشنگ برام توضیح داد.... راهنماییم کرد که چطور انتخاب رشته کنم.... هزار بار گفت حتما قبول میشی!!!.... بعدش از مشکلاتش هم برام گفت... و کلی راهنمایی هاییم کرد که وقتی قبول شدم چه کارهایی باید انجام بدم!!.....

.

.

.

ده دقیقه ای حرف زدم باهاش... بعد ازش پرسیدم که شما پارسال رتبتون چند بوده؟.... گفت 14!!!!!!........ یعنی اگه اون لحظه دستم به اونی که منو پیش این پسره فرستاده بود میرسید کله اش را کنده بودم!!!....

.

.

.

دیگه من هیچی نگفتم و هر چی پسره اصرار کرد و گفت رتبه ات چند شده هیچی نگفتم!... فقط موندم تو کف این که شرایط من و این پسره کجاش شبیه هم بود!!!.... 14 کجا و .....

.

.

.

بعد تازه پسره گفت کارشناسی کجا بودی؟.... گفتمش دزفول!... گفت جندی شاپور دیگه!!... بعد من با با شرمندگی گفتم نه!... آزاد!... یعنی این عموهه منو فرستاده بود پیش این پسره که فقط ضایع شم!.... ولی پسره خیلی خوب برخورد کرد و اصلا ضایعم نکرد!.... منم دیدم بچه ی خوبیه رتبمو بهش گفتم!... ولی خیلی خجالت کشیدم!.....

نظرات 8 + ارسال نظر
کرگدن عاشق شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 16:46 http://www.fonex.blogsky.com

اسلام
وبلاگ قشنگی داری
چقدر خوب که حرفاتو به این قشنگی مینویسی
منم یه چیزایی مینویسم
حتما بهم سر بزن
اگه سر زدی حتما نظر بده چون نظرت برام مهمه
اگه دوست داشتی بیا تو وبلاگ منم بنویس
خوشحال میشم
ما سه نفریم که توی وبلاگ مینویسیم
موفق باشی

خانوم کوچیک شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 16:50 http://axemotoharek.blogsky.com

سلام دوست عزیز خوشحال میشم به من هم یه سری بزنید
وبلاگ من درمورد انیمیشن و عکس متحرک هستش که میتونید عکس متحرک مورد نظرتون را درخواست بدید تا براتون بسازم

آنجل شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 18:22 http://sky-angel1992.blogfa.com

سلام الی جون. خوبی؟
میگم من دیگه تو وبلاگ دزفول نت نمی نویسم.
یا لینکمو از تو وبلاگت پاک کن یا اگه دوست داشتی آدرس جدیدشو بزارو
متشکرم.
خودت حتما بیای بم سر بزنی هان
منتظرتم

محسن شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 20:10 http://dez-negar.blogfa.com

به حق چیزای ندیده و نشنیده !
خب شاید رتبه رو اشتباه دیده !

زم بور شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 20:14 http://www.etopia.blogfa.com

اتفاقا می تونن راهنمای خوبی باشه براتون در ضمن بعد از ورود به دانشگاه دیگه مهم نیست کجا می خونین مهم اینه که چه جوری می خونین...دانشگاه ها هم از بیرون با هم فرق دارن..توش که می ری تفاوتی بیننشون نیست...یعنی هست اما نه اون جوری که مردم معمولا حس می کنن

امین شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 21:31

همه جور عاشق رو دیده بودم جز کرگدن عاشق !!

مهتاب شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 23:00 http://dezrood.blogfa.com

هَه ... !!!

کامیار شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 23:33

ببخشیدا ببخشیدا خیلی عذر میخوام اون عموی محترم حالش خوبه ؟ در سلامت کامل به سر میبره ؟

دقیقا شرایط تو رو داشته 14 شده

بعد تو چند شدی ؟

دو حالت داره :

1عموی گرامی در خوندن رتبه و ترازهات مشکل داشته

2 عمو نیتش خیر بوده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد