عروس خانم فلانی اومد خونمون..... هی نشست پشت سر مادر شوهرش حرف زد.... طوری که وقتی رفت.... مامانم نشست زار زار به حالش گریست.... فرداش مامان زنگ زد به خانم فلانی.... بهش گفت بیا میخوام باهات صحبت کنم.... خانم فلانی اومد.... از خودش دفاع کرد... طوری که مامان گیج شد!.... گفت اینجوری فاید نداره تا ۲تاشون پیش هم نباشن نمیشه در موردشون قضاوت کرد..... آخه هردوشون هم مدعی هستن!
خب!
چیزی که میخوام بگم اینه که.... بالاخره یکیشون این وسط داره دروغ میگه دیگه!.... اونی که دروغ میگه خودش میدونه دیگه..... و چیزی به رسواییش نمونده! ....
پ ن: در رابطه با دعواهای تمام نشدنی و زیر آب زدن های.....
------------------------------------------------------------
یه چیز دیگه هم یادم اومد!..... چند سال پیش.... تو مغازه بودیم.... زیر شیلنگ آب کولر یه سطل آبی گذاشته بودیم.... بعضی فروشنده هامون توش آشغال میریختن.... بعد ما هی میگفتیم بابا این سطل آبه جفتش سطل آشغاله آشغالاتونو تو سطل زباله بریزید!... بازم میدیدیم تو سطل آب آشغال هست!!.... یه روز بابا بستنی چوبی گرفته بود... ۶ نفر بودیم فک کنم.... یه نفر چوب بستنیشو انداخته بود تو اون سطل!.... بعد همه میگفتن نه!... من نبودم!... ولی از بین این ۶ نفر اونی که چوب بستنی رو انداخته بود تو سطل آب خودش میدونست دیگه!.... ولی حاضر نبود بگه من بودم!.....
دروغ گفتن دیگه عادت بیشتر آدما شده ...
می خوان با یه دروغ خودشونو از مخمصه بکشن بیرون ولی بیشتر گیر می کنن ...
با اینکه می دونن ولی خودشونو گول می زننو بازم دروغ می گن ...
چیزی نمونده دستشون رو بشه.....
رسیدن بخیر
مادر شوهر و عروس!
...و این داستان ادامه دارد
این فقط یه مثال بود.... بسطش بدین!
خیلی از مسائل هست که از نقطه نظر خود شخص قابل توجیهه و از دید اون یکی نه و بالعکس.
فیلتر هر کس اتفاقات رو به نفع خودش پولاریزه میکنه.
همه آتیشا یا اکثرشون تو مسائل خانوادگی و ارتباطات اینطوری از گور سوءتفاهمها و برداشتهای نادرست بلند میشه.
چرا اونکه مال آبه رو یه دری براش نمیذارین که فقط لوله آب بره توش؟ :)
الان دیگه زیر لوله سطل نیست!!...
کاش همه با هم رو راست بودن و هیچ وقت به همدیگه دروغ نمیگفتن...
یه جایی نوشته بود ؛ دروغ دیگه گناه نیست...
-------------------
ولی اون قضیه جالب بوده هان ! 6 نفر ؛ همه میگفتن من نبودم ! خب اون کسی که بوده خجالت میکشیده بگه من بودم !
میگمممم...نکنه خودت بودی ؟ :دی
------------------------
حالا واقعاً ماه داره از پشت ابر میزنه بیرون ؟
-------------------------
پ . ن : این اینترنت لعنتی من بازم قطع بود...از صبح تا ساعت 13:42 ! اعصابمو بهم ریخت
زنگ زدم پشتیبانی پارس آنلاین اونم نتونست کاری کنه...میگفت مشکل از تو کامپیوتره...یعنی میخواست درستش کنه...هی راهنمایی میکرد آخرشم تلفن رو قطع کرد بی سواد...آخرش خودم درستش کردم...
جالبه که موبایل هم وصل نمیشد.
شما خوزستان زندگی می کنید؟
بله!
سلام
خدارو شکر من حتی نمی تونم خطاهامو پنهان کنم چه برسه دروغ بگم در نهایت مظلومیت همه چیز رو لو میدم مثل ماه
( خصوصی )
سلام .
روزت بخیر.
میگم ! از ظهر ساعت حدود 4 تا ساعت 6 آن شدی ؟
آخه یاهوم باز نمیشد ، بعد پسر عموم گفت که آیدیت روشن بوده .
نمیدونم چرا...خواستم ببینم اگه آن شدی آیدیم روشن بوده یا نه ؟ اصلاً امروز آیدیم قاطی بود....ظهر هم ( همون موقع که کامنت گذاشتم و بعدش) باز نمیشد.
شاید هک کرده باشن ! ولی بعیده . چون الان باز میشه...پسوردشم عوض کردم .
راستی.....به روزم !
مادرشوهره نمی خواد عروسش پررو شه. عروسه هم نمی خواد مادرشوهر روش ریاست کنه. هر دوتاشون نمی خوان جلو هم کم بیارن و به دروغ متوسل میشن...
نتیجه شو حتما بگی. برنده ی این ماجرا عروس است یا مادرشوهر
نه..این ربطی به دروغ گفتن نداره.
این مشکلش مربوط به یه جایه دیگس.
اینکه آدما از دیگران انتظار دارن ولی خودشون انتظاراته دیگرانو برطرف نمیکنن.واینکه همه آدما تو یه قضیه فقط چشاشونو میبندنو حقو به خودشون میدن..
خودتم اینجوری هستی بعضی وقتا..منم اینجوریم..
اینا دیگه جالته شدیدشن.
تقصیرکار هم جفتشونن.
خدایا ما را از دو چیز در امان بدار : خشکسالی و دروغ... خشایار شاه گفته بود گمونم...نقل به مضمون