(صبح)
عمو:الی تو چرا خونه ای؟
الی:خب کلاسام تشکیل نشدن!
عمو:خودتی... ما یه عمر این کاره بودیم...
الی: جدی میگم ها باور کن کلاسام تشکیل نشدن...
عمو:خودتی...
الی: خب میدونی.. مامانم اینا اومدن!!... دلم طاقت نیاورد دانشگاه بمونم... حالا صداشو در نیار بابا نفهمه
.
.
.
.
.
(عصر)
الی: سلام سارا استاد حضور غیاب کرد؟
سارا:سلام الی... به استاد گفتیم همه بچه ها رفتن کنفرانس... کلاسو تشکیل نداد...
سلام!
سلام...دستتو خونده عمو.راست بگی بهتره الی...
سلام
ما یه مانتو سرا داریم اگه تشریف بیارید خیلی خوشحال میشیم
البته قبل از اینکه بیایید میتونید مدلهامونو داخل وبلاگمون ببینید،اون وقت اگه خوشتون اومد هم تشریف بیارید هم لطف کنید برای همشهریامون تبلیغ کنید
امیدوارم که خوشتون بیاد
مرسی
دزفول خ آفرینش 50 متر پایین تر از بانک پاسارگاد نبش اقبال جنب تابلوسازی پولادکم مانتوسرای هدیه
ایول به عمو
آره فاطی هم رفته بود کنفرانس خودش گفته
خودتی!!!!!!!
بچه ی خوب و نازنین!
ولی دو رده باز!
الی جان کم لطف شدی ها...
بسم الله دیسون : بوی خوب قلم
....و به این صورت حقانیت الی پلی ثابت میشود... !
خداییش چه شانسی داری هااا !
بدو بیا
آپم .....
.
بیا دیگه !!!!
دو دره باز منزولم بود!!!!!