درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

روزمره

چند سال پیش اون موقع ها که دانشجوی کارشناسی بودیم... یه کیف جدید خریده بودم... با خودم بردمش دانشگاه... بچه ها خیلی خیلی مسخرم کردن همشون!!!... من کیفو خیلی دوس داشتم!... ولی خب راست میگفتن خیلی بزرگ بود و کمی خنده دار... 

 

تو دفتر انجمن نشسته بودیم و کیف من سوژه ی جمع!!!.... 

اون روز کلی با هم خندیدیم و.... 

 

 

عصر رسیدم خونه که دوستم اس ام اس داد...: 

 

(الی ناراحت شدی که ما کیفتو مسخره کردیم؟ 

خب بالاخره دوستا یه وقتایی یه شوخیایی با هم میکنن 

ولی این دفه از اون دفه ها نبود!... جدی جدی گفتیم. بایدم ناراحت شی با اون کیف ضایعه پهنه سپره گردالی داره چرخ گوشتت!!) 

 

کلا هلاک این اس ام اس هاشم.... 

 

اینم عکس کیف مذکور البته اون موقع نو بود!.. الان داغون شده دیگه...: 

 

 

 

 

 

 

حالا دیشب بعد چند سال این اس ام اسو تو گوشیش دیده و ... یاد روزهای قدیم و... شبطنت های دوران کارشناسی و ...

نظرات 5 + ارسال نظر
نرگس دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 09:55 http://www.ghalbe-shishei.persianblog.ir

سلام الی.
حمل کردن این کیف (درصورت پر بودن) یه خورده سخت نیست؟!!
الی چرا دیگه نمیای وبم؟ دارم افسرده میشم دیگه

من نوجوان بودم نمیدونستم افسردگی را با کدوم س مینویسن!!

بهترین دوران عمرته...

محسن دزنگار دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 10:35 http://dez-negar.blogfa.com

سلام
این کیف شده عین قضیه عینک من !
یعنی دقیقاً خود عینک آفتابی منه .
همه میگن ؛‌این چیه ؟ ضایه اس ! خیلی تابلویی !
پسر دایی م حاضر شد عینک 25 هزار تومنی اش رو بهم بده که من این عینک رو نزنم رو چشام !
حالا هم عینک رو میز کافی نت رو به رو م نشسته و داره بر و بر نیگام میکنه !
------------
چه باحال ! نیم ساعت دیگه امتحان دارم الان نشستم تو کافی نت !
خب اشکالی نداره . امتحانم مهندسی اینترنته !

کیف من که ضایع نبود!!...

عینک تو رو نمیدونم!... اگه هونیه که تو عکس وبته باید بگم آره خیلی ضایعه:دی

خب البته نباید ناراحت شی دوستا یه وقتایی با هم شوخی میکنن ولی این دفه از اون دفه ها نیس........

پشت کوچه ی علی چپ دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 12:30 http://alichap.blogfa.com

تشخیص ضایع بودن یا نبودنش کار من نیست. تو این چیزا تخصصی ندارم. اما نمونه ی این کیف ها رو دیدم. خیلی ها دارن.

ولی من نمونشو هیچ جا ندیدم... تکه

محسن از دنیای دوست داشتنی دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 13:15

م میدونم کی اسمس یهت داده بوده
این کیفو خیلی صدا میده! وقتی راه میری همه جاش جیلینگ جیلینگ میکنه. خوب نیس!

آفرین درست حدس زدی محسن

عبدالکوروش دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 14:55

معذرت میخوام اونوقت شما اینو با چی حمل می کردین؟!
از کت و کول نمی افتادین؟!
چقدر وا رفته الان. شبیه کیسه زباله شده

کتاب

جزوه

لیوان

خوراکی

سیب!... از این خرت و پرتها!

جامدادی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد