درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

فک کن... ۷۰ نفر آدم... مهمونی... یه جای دور از شهر... صاحب خونه قاشق چنگالو فراموش کرده باشه...  

 

 

خب میشه تو همچین مواقعی میزان خلاقیت افراد را برای غذا خوردن با یه چیزی غیر از قاشق و چنگال سنجید... 

 

میشه دور هم با دست غذا خورد و خندید... و این اتفاقو جزو خاطرات ثبت کرد... احتمالا تا یه عمر.. هر وقت میخوایم بریم بیرون.. همه میگن اول قاشق چنگال بزارید...

 

نه؟ 

 

فک کن.. عروس و داماد جدید تو جمع باشه... الان با خودشون میگن اوه اوه!!.. اینا را ببین!.. چه خانواده ای اند اینا.. و وحشت کنن!!!... 

 

فک کن.. بعدش صابون نباشه که بشه دست های چرب و چیلی را شست!! 

 

 

فک کن غذا چلو خورشت باشه.. چطور باید خورشت ریخت رو برنج؟؟؟ 

 

 

فک کن... چند نفر بخاطر اینکه کلاس کارشون پایین نیاد.. بگن ما سیریم!!... اصلا گشنمون نیس!!... 

 

  

نظرات 12 + ارسال نظر
هان! جمعه 5 فروردین 1390 ساعت 21:15 http://fartherthanfar.blogsky.com

این هم از اون اخلاقای ایرانی هاست!

محسن از دنیای دوست داشتنی جمعه 5 فروردین 1390 ساعت 23:38

هاااا...یه بار هم چنتا لاکپشت با کلاس رفتن یه جایی.سالها طول کشید تا رسیدن.بعد قاشق چنگال نبرده بودن!بعد اینا هم بخاطر کلاس و اینا نمتونسن با دس بخورن.به یکی گفتن برو زود قاشق بردار بیار.گفت نخورین تا من بیام،خوب؟ گفتن باشه نمیخوریم.اینم رفت.سالها شد نیمدش.اینا هم کلاس ملاس بی خیال شدن گشنشون بود خوب...اومدن غذا بخورن لاکپشت پرید بیرون گفت مگه نگفتم نخورین؟ منم اصلا نمیرم...
تکراری بود ،نه؟
خوب عیب نداره....تازه من وقتی رفتم اموزشی قاشق چنگال و بشقاب نبرده بودم.خوب نمدونسم نگرمون میدارن که!گفتم میریم میگن برید خونه فردا بیاین!
بعد تو صف غذا وایسادم یه پلاستیکی گرفتم دسم برام پلو و خورش ریختن توش منم با دس خوردم!
اقا یه نوع زرد آلویی هست بنفشه.یزدیا بهش میگن آلو گوزو! جدییا..اصلا اسمشه.مثل زرد آلو!بعد یه یارویی قوم و خیش ما عروسی کرده بوده زنشو برده بوده خونه مامانش اینا بعد از این آلو بنفشا براش آوردن گفته اسم اینا چیه اینم برگشته گفته آلو گوزو! حالا فکرش کن اون چقدر وحشت کرده بی چاره

محمد امین شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 01:53

انصافا قدر این خانواده با حال و دوست داشتنی ات رو بدون!!!این که 70 نفری میرید جایی خیلی ارزش داره.ما خانوادمون خیلی خشک تشریف دارن.البته تقصیر خودشون نیست تقصیر شغلشون هست که این قد خشک بار اومدن.مثلا فرض کن ما وقتی یه جا میشیم یه نفر سردار سپاهه یکی رییس حراست فلان شرکته یکی سرهنگه یکی توی اطلاعاته.انصافا می ترسم حرف بزنم بیان خودمو بگیرن.اون عروسی که تهران رفته بودی و توی پارکینگ رقص ترتیب داده بودید مختلط.فک نکنم تا 100 سال آینده هم چنین عروسی ای توی خانواده ی ما برگزار بشه.
چند وقت پیش عروسی پسر همین سردار سپاه که گفته بودم بود رفتیم اون جا نه آهنگی نه رقصی نه چیزی.بعد پرسیدیم چرا پس چیزی نمیذارید.گفتند:گناه داره.منم توی دلم بهش گفتم آهنگ گذاشتن گناه داره ولی پارتی بازی پسرت رو بردی سرکار گناه نداره!!!!!!!!
به هر جهت خدا کنه زنم از خانواده ی باحالی باشه دلی از عذاب در بیارم.
پوسیدم با این خشک مقدس ها.ببخشید من سریع پر رو میشم.من بهاران هستم.
رد شدی داد بزن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ببین ما یه دختر ۵ ساله داریم... خیلی شیطونه... از الان داریم تلاش میکنیم به یکی بندازیمش!!.. بیا بگیرش:دی

محمد امین شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 02:14

اینو بگم شاخ درمیاری!!!
الان همه ماهواره دارن ولی من یکسال تمام عزا گرفتم تا خانواده تازه راضی شدن ماهواره بخریم!!!!!


دو سال پیش 13بدر رفتیم مناطق عملیاتی!!!!!!!!!!!!

پس حال کن با اطرافیان با حالت!!


خب دیگه شب بخیر!!

سید رضا شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 09:34 http://srsreza.blogfa.com

سلام.سال نو را به شما تبریک می گم.امیدوارم سال خوبی باشه براتون.از اینکه مطلب می نویسی خوشحالم.جالب بود.از این اتفاقات زیاد می افته.

ممنونم برای شماهم امیدوارم سال خوبی باشه

محمد باغبان پور شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 11:51 http://www.nas626.blogfa.com

سلام
من برگشتم پست جدید امادس تقدیم به شما لطفاً بخونید .

دختراردیبهشتی شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 12:51


چه کثیفکاریه باحالی..پایه اینکارام..

محمد امین شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 16:58

به این دخترا بی زحمت بگو حجاب رو رعایت کنند من ظرفیت ندارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میرم پارک حالم بهتر بشه این دخترای خوشگل رو می بینم بیشتر دپرس میشم.خیلی ممنون.بای

حالت خوبه؟؟؟؟

پسر دزفولی شنبه 6 فروردین 1390 ساعت 17:02

به این دخترا بگو حجاب رو رعایت کنند!!!!!!!!!!!!!!!!میرم پارک حالم بهتر بشه ولی چشمم به این دخترای خوشگل میوفته بیشتر دپرس میشم.ممنون.بای

علامت تعجب

پسر دزفولی یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 00:52

آره خوبم.شما چطوری؟؟
آدم به باحالی من ندیدی؟؟
هر چی آرزوی خوبه واسه تو هر چی خاطره داری واسه من.فدات.بابا حال کن با عید.اولین عیدی هست که بدون استرس درس دارم حال می کنم!!!!تا الان که گیر کنکور بودم.الان دارم همزمان هم آهنگ گوش می کنم هم تایپ می کنم هم می رقصم!!!!!!!!
از چی تعجب کردی؟

پسر دزفولی یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 01:01

البته من بیخیال زن گرفتن شدم.می دونی چرا؟
چون وضع دخترا خیلی خراب شده!!!!هر دختری رو می بینم دوس پسر داره خب من بدم میاد زنم قبلا با پسری دوستی داشته باشه.از کجا میشه ثابت کرد دختری دوس پسر نداشته؟؟؟؟؟؟
ممنون اگه جواب این سوال رو بدی؟؟؟

ببین دختر ۵ ساله هه راست کار خودته هاااااااا... تضمین میکنم تا حالا با پسری دوست نبوده

پسر دزفولی یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 02:12

باشه تو هم ما رو مسخره کن.ما که بیخیال هر چی دختره شدیم!!!!بیکاری بابا.بد داریم زندگی می کنیم!!!!!!زن واسه چی!!!البته این طور که معلومه شما داری علی جون رو تور(طور) می کنی!!!!!مبارکت.ولی من قابل تور(طور) شدن نیستم.دی
شوخی کردم.گفتم دور همیم یکم بخندیم.ولی کلا خیلی باحالی.

لازم به ذکره که متاسفانه علی جون عیالواره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد