درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

لحظه های ناب

یه لحظه نگاه به ساعتش کرد... به خودم اومدم و گفتم وااای ساعت چند شد؟... دیرم نشه!!.... 

تو اون چند دقیقه فارغ شده بودم از مکان و زمان!!.... 

این یعنی اوج لذت بردن از مصاحبت کسی که کنارته... اینکه تمام حواست مشغول اون باشه و  

اصلا نفهمی کجایی و....

نظرات 3 + ارسال نظر
کرگدن پنج‌شنبه 18 فروردین 1390 ساعت 10:39

درست می فرمائید
ولی متاسفانه کم و کیمیا ان دیگه اینجور لحظه ها ...

قدم رنجه فرمودید کرگدن عزیز

عبدالکوروش پنج‌شنبه 18 فروردین 1390 ساعت 13:09 http://www,potk.blogfa.com

خوش به حالت!
اونقت کی بوده این آدم خوشبخت؟!
حسودی همایونی مان گل کرد!
دست ما رو هم بگیر!

به زودی میگم که کی بود....

محسن از دنیای دوست داشتنی پنج‌شنبه 18 فروردین 1390 ساعت 19:26

من میخاسم بگم علی جون بودن؟! بعد دیدم گفتی به زودی میام میگم دیگه نگفتم!

محسن بین خودمون بمونه... ولی از علی جون بهتر بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد