درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

روزمره

رفتم پیشش.... بهش میگم استاد!... این چه نمره ایه واقعا؟... آخه محاله این نمره ی من بشه!... برگه امو از بین برگه ها بیرون میکشه... یه نیگاهی بهش میندازه و میگه!... آره.. خوب نوشتی!... ولی اینو ببین!!... بعد یه سوالیو نشونم میده!... میگه حالا بگو منظورت از این چی بوده؟... نیگاش میکنم:دی... اثبات یه فرموله... براش نوشتم این فرمول نیز دقیقا مشابه فرمول فوق اثبات میشود... میخنده!... میخندم و میگم خب استاد عین همونه... اصلا شما بگید منظورتون چی بوده که این دو تا رو که مث همن تو امتحان آوردین!... میخنده!!... 

 

 

بعد بهش میگم استااااد نمره ی حضور غیابم که بهم ندادین!... میگه خب غیبت داشتی خانم مهندس!... میگم استاد من جز چندین جلسه همشو بودم!... میخنده... میگه خوبه که خودتم میگی جز چندین جلسه!!.... 

  

هر چی چونه زدم کوتاه نیومد!.... 

علی جونه داریم؟

نظرات 16 + ارسال نظر
نرگس شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 22:01

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایییییییی
چرا الی با من قهر کرده؟
به کدامین گناه؟

ناز کردی.. از طرحم هم استقبال نکردی... طرحم ناقص شد:(

از تو انتظار نداشتم

نرگس شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 22:08

بیا پیشم اینو ببین. آشتی؟

نوچ

مسعود شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 22:14

الکی الکی
هی میخنده بدبختت نکنه :دی

کلا این آدم هم سایلنته هم بی احساس...

خنده هاشم فقط در مواقع استثناییه

مسعود شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 23:36

آره!
حتما تو یه چیززی میدونی که خوشت میاد!

الی اگه بدونی امروز کلی تو این دز دویدم
اینجا خیلی گرمه
کاش میومدی یه یه ماه جا عوضی من یه استراحتی بکنم :دی
من ته! تو دز!

واااااای کاش میشد مسعود

من تو دز استراحت میکردم

تو تو ته پروژه های منو انجام میدادی و سمینار ها را پرزنت میکردی

مصطفی انیس حسینی یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 00:06 http://jourzelik.vastblog.com

سلام وبلاگتون رو از رو وبلاگ دوستم محسن پیدا کردم برام جالبه در یک نگاه شاید روزمره ها اتفاقات روزانه باشند ولی حرف هایی جالب و پر از معنی داخلشون هست خوشحال میشم به وبلاگم سری بزنید من یه شاعر خیلی حقیرم

خوش اومدین

مسعود یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 00:28

هه آخه دختر!
تو فک میکنی وقتی بر میگردی جای خودت ته
رو سمینارت یا پرژهت کار شده ؟
برو دعا کن وقتی بر میگردی
از یونی اخراج نشده بشی!

خواننده ی وبلاگه داریم؟:دی

مهران بقایی یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 01:07

فقط مال آرون را توانستم ببینم ظاهرا ورد 2007 هستند ورد من 2003 است

ورد ۲۰۰۳!!... زشته آقای بقایی... دیگه استاد ها ورد۲۰۰۷ هم قبول نمیکنند و ما همه ورد ۲۰۱۰ داریم!!

خانوم معلم یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 01:31

وای
پشتکارتو تحسین می کنم که این تابستونیه اونجا موندی و کارای درسیتو انجام میدی :ایکس


مهمتر از نمره اینه که قبولت داره



و مرسیییییییییییی بابت کامنت خصوصی

خب مجبورم!... وگرنه الان خونه خودمون بودم... در انتظار مهمونی ها و خاله بازی های ماه رمضون

سید رضا یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 10:17 http://srsreza.blogfa.com

اینم از علی جون!

واقعا!

دختراردیبهشتی یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 12:12

علی جونه دارییییییییییییین؟؟؟؟

میبینی؟

نقش دیوار دلم یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 12:47 http://naghshe-divare-delam.blogfa.com

واسه شفاف سازی بگید چند بوده نمرتون!

نوچ... سکرته

آرون شید یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 13:47 http://aron.parsiblog.com

سلام...
خوب کردی! تا یاد بگیره دوتا اثبات عین هم نیاره!
البت من از اونجا که هشتم گرو نهمه، اینکارو نمیکنم!!!
ترجیح میدم تا میتونم بنویسم! هرچند تکراری!

واقعا حسش نبود!... وگرنه کامل بلد بودمااا

خب اونم نمره اشو بهم نداد و فقط خندید!

نرگس یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 19:47

من ناز نکردم. وقتی تو ازم خواستی روزمره بنویسم حتی حوصله ی حرف زدن باخودمم نداشتم. تازه من چه میدونستم این طرحی به این عظیمیه.
من کی ام که بخوام ناز کنم اخه. ایشششش

علیرضا یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 22:21 http://www.dralirezamokhber.blogfa.com

سلام
درست میشه ایشولله ...مشکل همین صد سال اوله !
نیستی کوشی؟
خوش باشی...راستی التماس دعا.

مسعود یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 23:10

خیلی دلتم بخواد
همه آرزوشونه من وبشونو بخونم

آرون شید دوشنبه 10 مرداد 1390 ساعت 16:30 http://aron.parsiblog.com

ما همینجا اعلام می کنیم که حس کرده ایم کلاس کارمان اومده پایین!
منم تو ورد 2007 نوشتم ولی با 2003 سیو کردم که ملت بتونن بخون!تازه گفتم خودت نکنه 2010 نداشته باشی، تو اون ننوشتم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد