درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

خنده ممنوع!

دارم ترک عینک میکنم!... خیلییی کار سختیه ها... ولی فک کنم کم کم میشه!... امروز... رفته بودیم یه جایی(یه جایی:دی)... پر از سوژه... سیمین یه سمتم نشسته بود... زهرا یه سمتم...  سیمین گفت اونو ببین!.. بهش گفتم سیمین من نمیبینم!.... بعد برام توصیفش کرد!... اینور یکی دیگه نشسته بود... اونم برام توصیف کرد!... من به شدت خودمو کنترل کردم ولی نشد!... یه لحظه کیفمو وا کردم... تو یه چشم به هم زدن عینکمو رو  چشمم گذاشتم و... و خیلی تابلو طرفو نگاه کردم!... و بعد دوباره عینکو گذاشتم تو جعبه و توی کیف!... صدای خنده ی ملت!!!... بهشون میگم... تو رو خدا منو نخندونید!! 

 

  

 

رو مبل دراز کشیدم.. سایلنت و بی حرکت... دختر عمه ها بالا سرم دارن حرف میزنن... یکیشون میگه آروم الی خوابه... اون یکی میگه الی خوابی؟... آروم میگم نه استند بای ام!... میخندن... خودمم خندم میگیره!... بهشون میگم مرض نخندین من نباید بخندم... میگن خب الی ما چیزی نمیگیم خودت از وقتی نباید بخندی با نمک شدی!... 

 

 

صبح یکی از دوستام زنگ زده... قبل از سلام بهش میگم ببین من نباید بخندم... بعد یه ریز میخنده!... بهش میگم کوفت... نخند قطعش میکنم... بعد بی دلیل هم اون میخنده هم من... صدای بوق آزاد قطع تلفن!... 

 

 

داریم غذا میخوریم... بابا یه خاطره ی خیلی خنده دارو میخواد واسه عمه تعریف کنه!.... بهش میگم بابااااا تورو خدااااا نگو.... میگه باشه نمیگم!... نمیگه... ولی کار از کار گذشته و اون خاطره همش تو فکرمه و ... با اینکه تعریف نمیکنه همه میخندن!!... و خودم بیشتر از همه!!... 

 

 

زهرا داره افطار میپزه... از تو آشپز خونه یه نیگاهی بهم میندازه.... یه شکلک کج و معوج در میاره... میگه دوس داشتی قیافت اینجوری بود ولی یه بی ام و ۷۶۰ ال آی داشتی!!!... 

 

------------------------------------- 

 

پ ن: 

 

پای لپ تابش  نشسته... میخنده... زهرا بهش میگه نیشتو ببند!... سیمین میگه دارم پست الی رو میخونم... زهرا میگه بخون ما هم بخندیم... سیمین میخونه... ۳تامون میخندیم... بهش میگم مرض.. نخون... من نباید بخندم!... :دی

نظرات 16 + ارسال نظر
شیرین چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 19:27 http://www.kambaden.ir

..................\..\\............/. //..
....................\..\\........../. //..
......................\..\\......../. //..
.......................\ ```´´´-//....
.....................(___).(___)-.....
......................(0)......(0)``-._..
........................|~......~ ,.`-..._..
........................|...........|...`-...._..
........................|........../\..........`-._.........__...---'''''-..._..._..
........................|.........|..\.... salam....`-._ .. _.--' ..khobi?....._..`...
........................).........|...\................webam up shod............\`\..\.
....................../...........|....\...........bodo bia pisham.............|.`\.\..
...................../_....__)......\................montazeretama...........|...`\.\.
.................../.............\.......|...................einam frestadam.../.......).).
..................|...............|......|.....................beshini rosh......../......(.(.(.(..
..................|...............|......|......................ba in biaei.........../.........).).).).
..................|..()...()...|......\.............|....اا bodo dige..........._.-'...........(.(.(..
..................`...............'........`._........|_____..|..|-'|..|..
....................`--------'..............|..|.|..|............|..|..|..|..
.................................................|..|.|..|.............|..|..|..|..
.................................................|..|.|..|.............|..|..|..|..
....................................._____ |..|.|..|____...|..|..|..|..
..................................../.........`` |.`......../...........`..|.
....................................\_______\_........\____...\_\..

بانوی اذر چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 20:04 http://28864.blogfa.com

من که ترکش کردم
البته اصلا بهش عادت نکرده بودم
واسه همین راحت گذاشتمش کنار :)

چه خوب سوالی پرسیده ها
حالا دوس داشتی قیافت اونجوری بود یا بی ام و 760 ال ای داشتی؟؟ :)))))))))

با همین قیافه هم... میخرم:دی

آرون شید چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 21:18 http://aron.parsiblog.com

نخند!

مرتضی چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 23:23 http://www.smsfilm.blogfa.com

سلام .
نماز و روزه ی شما مقبول درگاه حق تعالی باد انشاالله ..
چه جالب است که خود را بی خیال از کنار زیستن بگذرانیم درحالی که ناگهان درمی یابیم عملا و علنا در حال زیستن ایم . تصمیمت برای نخندیدن حس خوشایندی است . چون آنگونه که تجربه کرده ای بلافاصله درمی یابی که در حال خندیدن هستی .
زندگی رسم خوشایندی ست .
درود بر شما .
یا حق .

محمد(عکاس باشی) پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 08:56 http://birnaimage.aminus3.com/

سلام الی جان، میگم تو که سعی میکنی نخندی میشه به من بگی چطور میشه خندید؟

از پست خنده ممنوع واقعا لذت بردم.مرسی.

راستی به زودی همه از شرم خلاص میشین. ههههههه شوخی کردم ولی واقعیته نمیدونم حضورم چقدر تأثیر داشته ولی واسه من که جای افتخاره.

قابلی نداشت

عبدالکوروش پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 15:08 http://www.potk.blogfa.com

اون مرض رو خوب اومدی
در جواب دختر عمه ها

نقش دیوار دلم پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 15:52 http://naghshe-divare-delam.blogfa.com

ترک عینک و نخندیدن!؟؟

همه این اتفاقات توی ی روز بودن!

ماشالا خوب همیشه خونتون شلوغه

احسان پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 16:26 http://kajopich.blogfa.com

چرا نباید بخندیییییییی؟!
لیزیک کردی؟!
راستی هنوز تهرونییییییییی؟!‌

آره بابا ولمون نمیکنه تهرون

احسان پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 16:28 http://kajopich.blogfa.com

راستی من اصلا آدم بدقولی نیستم (تا این حد)
ولی نشد...

بله
بله

مسعود پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 23:34

الان 24 ساعت هی میگم چی کامنتی بنویسم که خندت یگیره :دی

ویلتی:دی

می فک مباد

دیگه میتونم بخندم:دی

amour شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 15:33 http://amourforever.blogfa.com

سلام
امیدوارم که خوب و سلامت باشی کم پیدا شدین گفتیم ما خدمت برسیم
نوشته زیبایی بود ، خوندنی و دلنشین
به امید روزی که دنیای ما هم رنگی بگیره و به امید پایان راه مسافر...[گل]

نرگس شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 18:17

یه روز یه چوب کبریت سرشو میخارونه آتیش میگیره.

از یکی میپرسن ساعت چنده؟ بلد نبوده بخونه به کم نگاه میکنه میگه: بدو دیرت شد!
ببین چه دختر خوبی ام. جوک بی مزه فرستادم که نخندی

نه دیگه... میشه بخندم:دی

مسعود یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 00:09

میشه بخندی؟!
حیف شد

انجمن قصه دزفول یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 01:20 http://www.storydez.blogfa.com

دو خبر جدید...

فرهاد یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 08:48 http://yadeayam.blogsky.com

بی ام و خریدی بده یه عکس هم ما باهاش بگیریم.
اما یه سوال، چه شباهتی بین ب ام و سری 7 با اون هیکل و مینی ماینر هست؟!
----
پ نظر: چرا نباید بخندی؟
روزه نخندیدن گرفتی؟!

مینی ماینر فقط با مزس!... مصلا یه روز جمعه میشه باهاش رفت پیک نیک... بعد سوژه میشه.. همه میخندن و.. از این حرفا...

بی ام او ۷۶۰ ال آی...

مریم دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 01:21 http://mosafer777.blogfa.com

سلام

بخند دلیلی برای ممنوعیت وجود نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد