دارم ترک عینک میکنم!... خیلییی کار سختیه ها... ولی فک کنم کم کم میشه!... امروز... رفته بودیم یه جایی(یه جایی:دی)... پر از سوژه... سیمین یه سمتم نشسته بود... زهرا یه سمتم... سیمین گفت اونو ببین!.. بهش گفتم سیمین من نمیبینم!.... بعد برام توصیفش کرد!... اینور یکی دیگه نشسته بود... اونم برام توصیف کرد!... من به شدت خودمو کنترل کردم ولی نشد!... یه لحظه کیفمو وا کردم... تو یه چشم به هم زدن عینکمو رو چشمم گذاشتم و... و خیلی تابلو طرفو نگاه کردم!... و بعد دوباره عینکو گذاشتم تو جعبه و توی کیف!... صدای خنده ی ملت!!!... بهشون میگم... تو رو خدا منو نخندونید!!
.
.
.
رو مبل دراز کشیدم.. سایلنت و بی حرکت... دختر عمه ها بالا سرم دارن حرف میزنن... یکیشون میگه آروم الی خوابه... اون یکی میگه الی خوابی؟... آروم میگم نه استند بای ام!... میخندن... خودمم خندم میگیره!... بهشون میگم مرض نخندین من نباید بخندم... میگن خب الی ما چیزی نمیگیم خودت از وقتی نباید بخندی با نمک شدی!...
.
.
.
صبح یکی از دوستام زنگ زده... قبل از سلام بهش میگم ببین من نباید بخندم... بعد یه ریز میخنده!... بهش میگم کوفت... نخند قطعش میکنم... بعد بی دلیل هم اون میخنده هم من... صدای بوق آزاد قطع تلفن!...
.
.
.
داریم غذا میخوریم... بابا یه خاطره ی خیلی خنده دارو میخواد واسه عمه تعریف کنه!.... بهش میگم بابااااا تورو خدااااا نگو.... میگه باشه نمیگم!... نمیگه... ولی کار از کار گذشته و اون خاطره همش تو فکرمه و ... با اینکه تعریف نمیکنه همه میخندن!!... و خودم بیشتر از همه!!...
.
.
.
زهرا داره افطار میپزه... از تو آشپز خونه یه نیگاهی بهم میندازه.... یه شکلک کج و معوج در میاره... میگه دوس داشتی قیافت اینجوری بود ولی یه بی ام و ۷۶۰ ال آی داشتی!!!...
-------------------------------------
پ ن:
پای لپ تابش نشسته... میخنده... زهرا بهش میگه نیشتو ببند!... سیمین میگه دارم پست الی رو میخونم... زهرا میگه بخون ما هم بخندیم... سیمین میخونه... ۳تامون میخندیم... بهش میگم مرض.. نخون... من نباید بخندم!... :دی
..................\..\\............/. //..
....................\..\\........../. //..
......................\..\\......../. //..
.......................\ ```´´´-//....
.....................(___).(___)-.....
......................(0)......(0)``-._..
........................|~......~ ,.`-..._..
........................|...........|...`-...._..
........................|........../\..........`-._.........__...---'''''-..._..._..
........................|.........|..\.... salam....`-._ .. _.--' ..khobi?....._..`...
........................).........|...\................webam up shod............\`\..\.
....................../...........|....\...........bodo bia pisham.............|.`\.\..
...................../_....__)......\................montazeretama...........|...`\.\.
.................../.............\.......|...................einam frestadam.../.......).).
..................|...............|......|.....................beshini rosh......../......(.(.(.(..
..................|...............|......|......................ba in biaei.........../.........).).).).
..................|..()...()...|......\.............|....اا bodo dige..........._.-'...........(.(.(..
..................`...............'........`._........|_____..|..|-'|..|..
....................`--------'..............|..|.|..|............|..|..|..|..
.................................................|..|.|..|.............|..|..|..|..
.................................................|..|.|..|.............|..|..|..|..
....................................._____ |..|.|..|____...|..|..|..|..
..................................../.........`` |.`......../...........`..|.
....................................\_______\_........\____...\_\..
من که ترکش کردم
البته اصلا بهش عادت نکرده بودم
واسه همین راحت گذاشتمش کنار :)
چه خوب سوالی پرسیده ها
حالا دوس داشتی قیافت اونجوری بود یا بی ام و 760 ال ای داشتی؟؟ :)))))))))
با همین قیافه هم... میخرم:دی
نخند!
سلام .
نماز و روزه ی شما مقبول درگاه حق تعالی باد انشاالله ..
چه جالب است که خود را بی خیال از کنار زیستن بگذرانیم درحالی که ناگهان درمی یابیم عملا و علنا در حال زیستن ایم . تصمیمت برای نخندیدن حس خوشایندی است . چون آنگونه که تجربه کرده ای بلافاصله درمی یابی که در حال خندیدن هستی .
زندگی رسم خوشایندی ست .
درود بر شما .
یا حق .
سلام الی جان، میگم تو که سعی میکنی نخندی میشه به من بگی چطور میشه خندید؟
از پست خنده ممنوع واقعا لذت بردم.مرسی.
راستی به زودی همه از شرم خلاص میشین. ههههههه شوخی کردم ولی واقعیته نمیدونم حضورم چقدر تأثیر داشته ولی واسه من که جای افتخاره.
قابلی نداشت
اون مرض رو خوب اومدی
در جواب دختر عمه ها
ترک عینک و نخندیدن!؟؟
همه این اتفاقات توی ی روز بودن!
ماشالا خوب همیشه خونتون شلوغه
چرا نباید بخندیییییییی؟!
لیزیک کردی؟!
راستی هنوز تهرونییییییییی؟!
آره بابا ولمون نمیکنه تهرون
راستی من اصلا آدم بدقولی نیستم (تا این حد)
ولی نشد...
بله
بله
الان 24 ساعت هی میگم چی کامنتی بنویسم که خندت یگیره :دی
ویلتی:دی
می فک مباد
دیگه میتونم بخندم:دی
سلام
امیدوارم که خوب و سلامت باشی کم پیدا شدین گفتیم ما خدمت برسیم
نوشته زیبایی بود ، خوندنی و دلنشین
به امید روزی که دنیای ما هم رنگی بگیره و به امید پایان راه مسافر...[گل]
یه روز یه چوب کبریت سرشو میخارونه آتیش میگیره.
از یکی میپرسن ساعت چنده؟ بلد نبوده بخونه به کم نگاه میکنه میگه: بدو دیرت شد!
ببین چه دختر خوبی ام. جوک بی مزه فرستادم که نخندی
نه دیگه... میشه بخندم:دی
میشه بخندی؟!
حیف شد
دو خبر جدید...
بی ام و خریدی بده یه عکس هم ما باهاش بگیریم.
اما یه سوال، چه شباهتی بین ب ام و سری 7 با اون هیکل و مینی ماینر هست؟!
----
پ نظر: چرا نباید بخندی؟
روزه نخندیدن گرفتی؟!
مینی ماینر فقط با مزس!... مصلا یه روز جمعه میشه باهاش رفت پیک نیک... بعد سوژه میشه.. همه میخندن و.. از این حرفا...
بی ام او ۷۶۰ ال آی...
سلام
بخند دلیلی برای ممنوعیت وجود نداره