درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

۱..۲..۳..

۱. دختر عمه زنگ میزنه خونشون... هم زمان مامانش از طبقه بالا گوشیو برمیداره باباش از پایین!... سلام علیک میکنه!... بعد باباش میگه با کدوممون کار داری؟... دختر عمه خودشو لوس میکنه میگه با هرکدومتون که بیشتر دوستم داره!... باباش میگه ما هردومون عاشقتیم!... بعدش باباش به مامانش میگه لطفا بیا پایین پیرهنمو اتو کن!... بعد مامانه بهش میگه دستم بنده نیم ساعت دیگه میام پایین... بعدش مامان و بابا خداحافظی میکنن و گوشیا رو زمین میذارن!!... دختر عمه هم...:دی...:دی...:دی 

 

 

۲. سحری که میخوریم... گلی یه لیوان آب دستش میگیره... وقتی که گفت اذان صبح به افق دز... گلی لیوان آبو سر میکشه!... و بلافاصله میره نماز میخونه... تو ۳ صوت نمازش تموم میشه.. یعنی هنوز اذان تمام نشده... این تو تختشه!... بعد امروز... نماز خوند... هنوز اذان تمام نشده بود... یهو با بغض به مامانم گفت من تشنمه... مامانم بهش گفت اشکال نداره... هنوز اذان کامل نشده.. برو یه لیوان آب بخور!... گلی هم یه لیوان آب خورد و خوابید!!... :دی... :دی... :دی... 

 

 

۳. عصر ها... یه ساعتی دوز بازی میکنیم... دو نفری بازی میکنیم... بعد هر کی باخت پا میشه نفر بعدی میاد... خیلی ی ی ی فاز میده!... جدیدا کشفش کردیم:دی...

نظرات 9 + ارسال نظر
آرون شید سه‌شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 15:22 http://aron.parsiblog.com

اولیه باحال بود! منم کنکور داشتم پایین بودم ازین کارا میکردم ! زنگ میزدم بالا امر مینمودم!!!

محسن شیرزاده سه‌شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 15:44 http://dez-negar.aminus3.com

میخوام یه چیزی بگم که مطمئنن خودتم ازش خبر نداری
این پست ؛ پست شماره 600 وبلاگته .



نیستی محسن جان... دلم برات تنگ شده هااااا

سید رضا چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 20:05 http://srsreza.blogfa.com

سلام.کاش منم یه خواهر داشتم مثل گلی.گلی خیلی گله.مواظبش باش.

محمد(عکاس باشی) پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 09:51 http://birnaimage.aminus3.com

سلام الی جان
خیلی ماجرای دختر عمه باحال بود.طفلی از آخر نتونست با بابا یا با مامانش حرف بزنه.ههههههه

منم خیلی تشنم میشه.دیروز آمدم قبل افطار نماز بخونم اصلا نفهمیدم چی خوندم و چه کردم فقط موقع نماز حس کردم دارم بشین پاشو و سینه خیز میرم.هههههههه

راستی دوز هم خیلی بازی جالبیه منم خیلی دوست دارم ولی از اونجایی که بازی های اکشنو خیلی بیشتر دوست دارم خیلی وقته دوز بازی نکردم.

نمیدونی چه حالی میده یکی رو با آر پی جی کباب کنی یا اونقدر تیر بزنی بهش که مثل آبکش سوراخ سوراخ بشه.

محمد باغبان پور پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 21:44 http://www.nas626.blogfa.com

سلام من این قسمت سحری ونماز رو تجربه کردم کاش همه نمازها دو رکعتی بودن من هم همیشه کنار تختم نمازمی خونم وقتی سلام آخر رو دادم همنجا مُهر رو جمع میکنم یه غلت (مَغّلَه ، بقول دزفیلیون ) می خورم سرجام بعدش لالا.
گرفتی چی شد؟؟؟

مریم یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 11:55 http://aftabgardoon2011.blogfa.com/

سلام سبک جالبی تو نوشتن داری که آدم رو جذب می کنه
خوشحالم که پیدات کردم. بازم می یام.

محسن یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 17:52 http://taraneyenoo.blogfa.com

سلام با حال بود یعنی کلا دزفیلیا با حالن
خوشحال میشم به ما هم سر بزنی همشهری

محسن شیرزاده یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 23:03 http://dez-negar.aminus3.com

من هستم...تو رو نیست !

احسان پنج‌شنبه 17 شهریور 1390 ساعت 15:03 http://kajopich.blogfa.com

منم شبا با خودم دوز بازی میکنم
بعد پا میشم نفر بعدی میاد...

پس تو لیگ حرفه ای هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد