درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

روزمره

تو ماشین.... سرشو رو پام گذاشته بود...  گفت امشب میای خونمون؟.... گفتم امشب نه ولی یه شب دیگه میام... گفت دوستاتم با خودت میاری؟.... گفتم بیارمشون؟.... گفت آره دوستاتم بیار... بعدش گفت اسم دوستات چین؟.... گفتم سارا و زهرا... گفت منم دو تا دوست دارم!.... اسماشون قازقولنگن!!! 

 

 

تو اتاق داشتم باهاش بازی میکردم... مثلا اون غذا میپخت... من بچه رو میخوابوندم و اینا.... بهش گفتم من بچه رو خوابوندم... دیگه برم... گفت نه خواهش میکنم پیشم بمون... گفتم به شرطی که یه بوس بهم بدی.... پاشد اومد بوسم کرد و منم بوسیدمش.... یه کم بعد... جدی بهش گفتم خب دیگه من برم کمی درس بخونم.... اونم خیلی جدی نیگام کرد و گفت نمیشه بری من بهت بوس دادم!!! 

 

 

هر بار میبینمش از دفعه ی قبل شیرین زبون تر میشه و  آدم از پس زیونش برنمیاد... مثکه دیروز بود.... داشتم درس میخوندم.... اومد تو اتاق... زیر چشمی نیگام میکرد.... تحویلش نمیگرفتم... میخواس یه کاری کنه بهش توجه کنم.... آروم گفت ایلایه درس بوخونی؟... گفتم آره دارم درس میخونم برو بیرون.... دوباره گفت ایییلایییه درس بخونی؟.... گفتم آره برو بیرون.... دوباره اونجوری شیطون نیگام کرد و گفت اییلایه درس بوخونی؟... منم دیگه طاقت نیاوردم و رفتم سراغش و..... 

 

خیلی زود داره بزرگ میشه... عاشقشم.... 

 

بعد از چندین روز خیلی خیلی بد.... که یه اتفاقایی افتاد که باعث شد خیلی بهم سخت بگذره و... و خیلی اذیت بشم و... تمام برنامه ریزی هام به هم بخوره و.... اصلا نمیخوابیدم و یه ریز گریه میکردم و امتحانامو افتضاح دادم و.... دیروز یه روز خیلی خوب و آروم بود.... خیلی آروم....

نظرات 8 + ارسال نظر
the departed دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 15:35

خدا رو شکر که ازش نوشتی!

نرگس پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 12:17

چقد روزای سخت داری!!
باز خوبه این روز آروم زنگ تفریحی شد برات.

نازخاتون شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 15:12 http://nazkhatoon.blogfa.com

روزهایت همیشه آرام

سید رضا دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 11:10 http://srsreza.blogfa.com

سلام.خسته نباشید...اگه منظورتون گلیه که خیلی گله....مواظبش باش...

محسن شیرزاده سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 11:17 http://dez-negar.aminus3.com

الان نشستم پا لپ تاپ
اومدم تو وبلاگت
خصوصن کامنت سیدرضا رو دیدم.
یاد اون روزا افتادم...شاید حدود یه سال و نیم تا دو سال پیش...
همه به وبلاگای هم سر میزدیم...یادش بخیر .

واقعا...

چقد اینترنتی بودیم!!!

الان همه گرفتااااار و بی وقت و....

مرتضی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 15:05 http://www.smsfilm.blogfa.com

سلام .
دومین برنامه ی "طرحی نو" در دزفول برگزار شد .
یا حق .

آرون شید دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 21:04 http://aron.parsiblog.com

سلام... هرجا هستی خوش باشی الی

لبخند چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 16:24 http://TAAMELABKHAND.BLOGFA.COM

اگه امکانش بود به من هم رمز بده و چطوری برای نظرات هم رمز میذاری؟
تو بلاگفا هم میشه؟

بله تو بلاگفا هم میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد