درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

روزمره

دیشب از معدود سفر هایی بود که تو قطار هیشکی با هیشکی صحبت نمیکرد... معمولا تو کوپه های ویژه ی خواهران ملت صحبت میکنن.... ولی دیشب همه سایلنت.... منم که تا وارد کوپه شده رفتم بالا و تا جایی که شارژ لپ تاب اجازه میداد تمرین های پردازشو حل کردم.... یه خانومی هم سفرمون بود... بچه اش باهاش بود... یه دختر با دست و پای عروسکی... خیلی بچه ی مودبی بود... اولش که وارد شدم دیدم تو کوپه بچه هست هولی گرفتم... ولی بچه ی آرومی بود... 2تا دختر دانشجو هم بودن و 2تا خانم سن بالا.... یه خانومه تو قطار با خودش یه ظرف ترشی داشت... بعد همش تو کوپه بوی ترشی و اینا:دی... بعد گل کلم ها همش چشمک میزدن و ....

تمام شب هم بیدار بودم و آهنگ گوش میدادم.... یه آهنگ از چاوشی زنگ گوشیمه.... بعد وقتی آهنگ گوش میدادم استند بای بودم... نه خواب نه بیدار:دی.... بعد یهو این آهنگه اومد:دی... 2 متر پریدم هوا فک کردم گوشیم داره زنگ میخوره... ولی هیشکی نبود:دی

قطارمون هم خیلی خوب و به موقع رسید. اومدم خونه بچه ها خواب بودن.... بدون اینکه بیدارشون کنم کلی نگاشون کردم... دلم براشون تنگ شده بود....

بقیه ی تمرینامو کامل کردم و رفتم دانشگاه... یکی از بچه ها با  دکتر صحبت کرد و تحویل تمرین ها افتاد واسه هفته ی آینده... :/ بعدش استاد میخواست درس بده کامپیوتر تو کلاس کار نمیکرد.... منم خل شدم لپ تابمو دادم به استاد که سی دیشو بزاره تو لپ تاب من.... بعد تا سیستمو روشن کرد... مسنجرم اومد بالا.... بعد وایر لس روشن بود... بعد آیدی من سیو بود رو مسنجر... بعد مسنجر روشن بود... بعد دوستم هی پی ام میداد:دی... میگفت سلام الی:دی... بعد رو پروژکتور ملت میدیدن:دی... اصلا یه وضعی:دی (این تیکه رو خالی بستم وایرلس لپ تاب خاموش بود خدا رو شکر)

دیگه اینکه وسایلمم هنوز نیاوردم... فردا قراره برام بیارن وسایلمو:دی... بعد سری قبل که با دختر اردیبهشتی با کلی وسایل تو قطار بودیم... و کلی اذیت شدیم دیگه عمرا بار با خودم ببرم تو قطار:دی...

بعدش اینکه از دانشگاه که اومدم خونه... تراس شستم... کف آشپز خونه... گاز پاک کردم.... سینکو با سیم ظرف شویی شستم برق افتاد... خواهرم زنگ زد... گفت چیکار میکنی؟... گفتم دارم گاز پاک میکنم... گفت مگه رسیدی که غذا پختی که گاز کثیف شد:دی... روم نشد بهش بگم مال قبل عید بوده و الان دارم تمیزش میکنم:دی

دیگه همین فعلا!

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 22:03 http://gheychee.blogsky.com

عجب متنی بوودا
راستش واسه منی که همینجور اتفاقی اومدم اینورا، یه تصویر کاملا مبهم و گنگ از تو و چیستی و کیستیت ایجاد کرد.

دختراردیبهشتی جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 02:02

الی ی ی!تو گوشی اینطوریه یا واقعا متن بهم ریختس؟؟؟طرحه فانتزیه یا قاتی کرده؟شیوسم

آخه تو ورد نوشتم بعد کپی کردم اینجوری شد!

سید رضا جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 12:11 http://srsreza.blogfa.com

سلام الی.عیدت مبارک.همه مطالب این صفحه را الان با هم خوندم.کلی مطلب نوشتی.خوش به حالت.دوباره رمز؟ما که نامحرمیم.بی خیال بابا.دانشگاه چطوره؟ خوش می گذره؟

مرسی عید شما هم مبارک.

دانشگاه هم بد نیست.

سمیرا جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 13:52 http://seraphic.blogsky.com

جالب بود...مخصوصا تیکه آهنگ چاووشی !

مرسی. خوش اومدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد