درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

:)

دلم واسه روزمره نوشتن یه ذره شده.... این روزا خیلی سرم شلوغه.... انقدر شلوغ که گاهی یادم می ره که من یه پیج دارم.... که توش خوده خودمم :) 

 

از وقتی سر کار میرم کلی چیزای جالب یاد گرفتم.... از رسمی صحبت کردن... تا سیاست مدار بودن.... و استفاده بهینه از زمان....  و... و تو زمینه ی کاری اکسپرت شدم... :) 

 

سر کار رفتن حس خیلی خوبی بهم میده... زمان برام خیلی زود میگذره.... یک عالمه ایده ی جدید... کار جدید.... تجربه ی نو.... همکارای متفاوت....  

 

سوژه های جدید.... :دی 

 

اصن دنیام یه دنیای دیگه شده.......... :) 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
امین جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 03:57 http://over.blogsky.com

خوش به حالت یه لحظه بهت حسودیم شد

. جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 04:26

محسن ( دزنگار ) جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 19:05

خدا رو شکر کن که خدمت نمیری تا هر چی که خوندی رو فراموش کنی...
بدونی تا یکی دو سال آینده یه خلأ تو زندگیت و و و و....

به جایی برسی که به قول بختیاریا نوی پادگان :‌"دا کُر سی چِنِت بی ؟"
البته خدا رو شکر من تو شهر خودمم و جام راحته.
منظورم در حالت کلی زندگی پسراس و کابوس خدمت اجباری سربازی .

محمدعکاس باشی یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 ساعت 07:55 http://birnaimage.aminus3.com/

سلام الی
خوبی؟من خیلی وقته به وبلاگت میام و نوشته های تو رو می خونم.وبلاگ خوبی داری و همیشه واسم جذاب بوده.
میگی حالاکه چی؟
هیچی اومدم چون فکر کردم دلم واسه حال و هوای اینجا تنگ شده
خلاصه بعد مدتها که از یک دوست داشتم گله می کردم که چرا دیر وقته بهم سر نمیزنی یادم افتاد خودمم همچین با معرفت نیستم.به خاطر همین به رسم ادب اومدم سلامی عرض کنم و بگم موفق و پیروز باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد