.... و بعد از دو ماه و نیم گلی را میبینیییییییییم :)
نصفه شبی ساعت ۴ رسیدن.... اصن از ذوق اینکه دارن میان شب خوابم نبرد :دی
بعدشم که عملا ۴ تا ۵:۳۰ باهم حرف زدیم.... ۵:۳۰ تا ۶:۳۰ لالا....
و اینجوریه که الان تو شرکت دارم چرت میزنم :|||:::؟؟؟؟؟؟::://///
چشمت روشننن
سلام برسون !
دیروز هر کاری کردم نشد کامنت بذارم
من اینجا کامنت گذاشتم!په کو؟؟؟
بعدشم توی بی تربیت چرا به من سر نمیزنی؟؟؟
نذاشتی!!
از تو ریدر میخونمت... سختمه وبلاگ باز کنم:دی
بله گفتم چشت روشن!
تمبللللل...خو ریدر چه فایده؟؟؟
میام میام
حالا که ریدرو بستن په میکنی ؟!
هنوز نبستن.... تا 1 جولای وقت هست.... بعدش دیگه وبلاگ خوندنو ترک میکنم :دی