درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

عاشق روزهای تعطیلم


دیروز صب قرار بود خلبان بیاد دنبالم صبونه بریم بیرون.... من از ذوق زود پاشدم ولی گفتم زنگ نزنم بیدارش کنم یه روز تعطیلشو بخوابه... اونم بیدار بوده و زنگ نزده منو بیدار کنه:دی.... یعنی خل و چلیم ما دو تا.... من تا 8 دووم آوردم... 8 مسیج دادم بهش... به ثانیه نکشید زنگ زد گفت دم درم!!!.... منم ذوووووووووق.... رفتیم آلاچیق.... صبونه مفصل خوردیم.... خیلییییییییی خوب بود :))))) نهار رفتیم پارک جنگلی آتیش و منقل و جوجه و.... خیلی فاز داد.... بعدشم بدمینتون بازی کردیم این قسمتش از همش بهتر بود :)))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد