درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

سوال بی جواب من....

گاهی وقت ها با خودم میگم آدم ها جواب همه ی رفتاراشونو تو همین دنیا میبینن.... اینکه غم و شادی های آدم تو دنیا مساویه... و خیلی چیزای دیگه... ولی یه چیزایی هم هست که این قانون های منو نقض میکنه... 


دلم میخواد بشینم با یه آدم سن بالا راجع به این چیزا صحبت کنم... خیلی وقت ها خیلی سوالا دوس داشتم از بابزرگم بپرسم... ولی روم نمیشد... یا اینکه میترسیدم حس خوبی بهش نده از اینکه من احساس میکنم اون پیره... یا به عنوان یه آدم پیر بهش نگاه کنم... البته که این دید من نبود و به نظرم اون هنوز پیر نبود حتی وقتی که داشتم پیاده از سر کوچه شادی تا تهش باهاش راه میرفتم و یه دستش عصا بود و یه دستش تو دست من بود بازم برام پر از جذبه بود و به چشم یه آدم پیر بهش نگاه نمیکردم... و وقتی اون داشت تلاش میکرد تا تند تر راه بره بهش میگفتم بابزرگ کفشام پاشنه بلنده آروم بریم اذیت نشم...  بازم به نظرم اون پیر نبود.... حاضرم هرکاری کنم تا زمان به عقب برگرده و دوباره برسم به روزای قبل تا بیشتر صداشو ضبط کنم.... من خیلی لحظه ها رو از دست دادم....


حالا امروز... ناراحت بودم از یه چیزی... خیلی ناراحت...

دلم میخواست این روزها زودی بره... ولی بازم... الان که فکر میکنم.... شاید چند سال دیگه حسرت تک تکشونو بخورم...


من میترسم...

من ته دلم خالیه...


من خیلی خیلی می ترسم. دو نقطه خط



چند روز پیش از مامان بزرگم پرسیدم تو تمام عمرت شادترین لحظه ی عمرت چی بوده؟؟... انتظار یه روز خاص رو داشتم ولی چیزی یادش نمیومد!!... گفت روزایی که بابزرگت زنده بود و همه باهم زندگی میکردیم بهترین روزای عمرم بود....


من روزهای شاد زیاد داشتم.... خبرهای خوش زیاد شنیدم... جاهای خوب زیاد رفتم... لحظه های ناب زیادی رو تجربه کردم... به همون اندازه روزهای بد... به همون اندازه خبر های بد.... لحظه های بد... آدم لحظه های خوبو ثبت میکنه.... لحظه های بدو فراموش :((((  ولی من لحظه های بدو فراموش نمیکنم... فقط وقتی روزهای بد تموم میشه کمی پوستم کلفت تر میشه.... و هر بار که یه اتفاق بدی رو تو ذهنم مرور میکنم دقیقا مث همون لحظه دوباره ناراحت میشم.... و برعکس برای اتفاقای خوب...


.

.

.


امیدوارم واقعا همه چی تو این دنیا تموم نشه... این خیلی کمه... خیلی کم... 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد