چند شب پیش داشتیم از جایی برمیگشتیم... طرفای ساعت 12 شب... از چارراه پاسداران رد شدیم... سر ایستگاه تاکسی چهار تا پسر بچه نهایتا 12 ساله خوابیده بودن... دو تاشون روی آسفالت... دو تاشون روی نیمکت های میله ای مسافر های تاکسی... خوابم نبرد از فکرشون... اونا خواب عمیق بودن... یکی از بدترین صحنه های این چند وقتم بود :(((