درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

درباره ی الی پلی

روزمره های مامان حلما و همتا

پارتی

تمام تلاشمو کردم و همچنان میکنم.... تا از بند پ استفاده نکنم.... 

 

 

امروز... داشتم باهاشون مشورت میکردم.... در حالی که پاهامون تو آب یخ بود و کله هامون داغ از آفتاب... و در حالی که از زانو به پایین خیس بودیم و از زانو به بالا خشک... چهار نفرشون افتاده بودن به جونم و ول کن ماجرا نبودن.... و چهار کلمه میگفتیم و بعد سردی بی اندازه ی آب را به هم یاد آوری میکردیم... همشون هم عقیده بودن... و میگفتن باید از بند پ استفاده کنی.... راستش من بدم نمیاد ها... ولی قلبا دوست ندارم.... 

 

 

 

 

نظر شما چیه؟  

 

راستش کمی وسوسه انگیزه.....

روزمره

 دلم واسه روزمره نویسی و پراکنده نویسی یه ذره شده....

 

یه سوال!... شما چه حسی نسبت به آهنگ جدید 2afm دارید؟.... من که خیلی دوستش دارم... اصولا آهنگ رپ گوش نمیدم ها.. ولی هر موقع pmc این اهنگو میذاره میشینم کامل میبینمش و گوش میدم و ... لذت میبرم ازش!!....  

 

.

 

امروز یه خانواده ی عرب اومده بودن تو مغازه.... 11 نفرشونو من دیدم بقیه فک کنم نیومده بودن تو:دی... نه!.. فک کنم بیشتر بودن!.... واسه خرید عروسی.. اونم 2عروس!... بعد میخواستن همه چیزشون مثل هم باشه... جالب اینه که هم رنگ و هم سایز میخواستن همه چیو:دی.... بعد دیگه خوش به حال ما شد دیگه...  

جمعیت زیادشون خیلی جلب توجه میکرد.... 2تا خانم سن بالا همراهشون بودن که خسته شده بودن... یکیشون گفت از صبح بازار بودیم خسته شدیم... بعد دمپایی هاشونو دراورده بودن و نشسته بودن رو پله:دی... خیلی باحال بود... 3تا صندلی بهشون دادیم... 3تا دیگشون نشستن تا بقیه انتخاب کنن.... میز گردی تشکیل داده بودن تماشایی... منم... هر کاری کردم نتونستم شیطنتمو کنترل کنم و ازشون عکس نگیرم!...:دی... ولی عکسو نمیذارم چون ممکنه راضی نباشن:دی 

  

.

سر کلاس بودیم.. همه ایستاده بودن در حال انجام یه سری کارهای پیچیده.... استاد میخواست یه مثال بزنه یه چیزی تو مایه های دینام دوچرخه که با چرخش چرخ ها چراغش روشن میشه!... من بلند گفتم یویو!!... بعد همه خندیدن!!... خب من بچه بودم یه یویو داشتم که میچرخید چراغش روشن میشد خب!! 

 

شاهراه

برای شروع یه کار جدید چند چیز خیلی مهم هستن.  

اعتماد بنفس بالا...  

جرات ریسک کردن... 

مشوق خوب...  

....و مهم تر از همه کسی که به ادم اطمینان بده که هر اتفاقی بیوفته پات وایساده.... 

  

 

نمیدونم وقتش رسیده یا نه.... خودم که فکر میکنم هنوز زوده... ولی دیگران انقدر اصرار میکنن که.... منم اعتماد بنفس کاذبی پیدا کردم.... آدم ریسک پذیری هم هستم... مشوق هم که بسیار زیاده....

!!

مدتیه بعضی از وبلاگ ها را که باز میکنم آخرین پستشون نمیاد و همون پست قبلیشون میاد... در صورتی که میدوم آپ کردن و آپشونو تو گوگل ریدر خوندم!!.... 

 

همچنین... وبلاگ ها را باز میکنم تو قسمت کامنت ها نوشته نظرات ۰ ولی وقتی باز میکنم میبینم چند تا کامنت دارن!!! 

 

هیستوریمو پاک میکنم باز هم این قضیه ادامه داره!! 

 

ویندوز عوض کردم بازم .... چیزی عوض نشد!! 

 

عجیبه! 

 

-------------------------------------------- 

 

 

آخیش..... 

 

دست بلاگ اسکی درد نکنه بخاطر اینکه امکان نوشتن مطلب با رمز را برای ما فراهم کرد بالاخره. 

روزمره...

امروز ۲تا آقای با هم اومده بودن خرید کنن... یه پیرهن خریدن... اومدن حساب کنن.... داشتن در مورد جنس پیراهن مذکور ازم سوال میپرسیدن... و در مورد اتو کردنش و .... آقاهه گفت خانم فروشنده گفته اینا خیلی چروک میشه منم هولی گرفتم!!!!....  

حالا اتو کردن که هولی گرفتن نداره...ولی گاهی وقتا واسه بعضی کارا ادم هولی میگیردش!!!... دقیقا مث من!!.... کلی کار دارم... که همه را باید انجام بدم و همه شون تلنبار شدن روی هم.... 

 

معادل های فارسی هولی گرفتن و مثال ها برای اینکه چه موقعی هولی شما را میگیره باشه به عهده ی شما....